خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

عجله کار شیطونه

دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۴ ب.ظ

امروز یه خانومی اومد داروخونه و در حالی که نسخه‌اش رو میداد گفت اگه زیاد طول میکشه نمیخوام چون آژانس دم در کلینیک وایساده. بهش گفتیم حدود 10 دقیقه طول میکشه و قبول کرد. قیمت نسخه رو من خودم زدم و خوشبختانه تائید لازم نداشت. حدود 2 دقیقه بعد خانم گفت که پس نسخه من چی شد اصلا نمیخوام بده نسخه رو برم از جای دیگه بگیرم. نسخه رو دادیم بهش. هنوز از داروخونه خارج نشده بود که برگشت و با لحنی معترضانه گفت که چرا نسخه رو قلم خورد کردید؟ بهش گفتیم که قلم خورد نشده، بلکه قیمت زده شده و هیچ مشکلی نداره و میتونید از هر داروخونه‌ای داروهاتون رو تهیه کنید...

 خانم حرف ما رو قبول نکرد و گفت که حالا که نسخه قلم خورد شده دیگه نمیتونه اون رو به داروخونه‌ی دیگه‌ای ببره و گفت نسخه رو بدید فقط سریع که آژانس دم دره. قبول کردیم و نسخه رو ضرب الاجلی و خارج نوبت جمع کردن که خانم صداش در نیاد. دستورهای دارو رو هم خود دکتر نوشت و خانم رو صدا کرد تا پول نسخه رو بگیره و کار خانم زودتر راه بیوفته. خانم پرسید خارجیه داروها رو دارید؟ دکتر گفت بعضی از قلمها میتونه خارجی باشه. خانم گفت پس خارجیش رو بدید. داروها عوض شد و معادل خارجیش رو دادیم. دوباره قیمت زدم و مابه التفاوت داروهای خارجی رو محاسبه کردم. دکتر قیمت جدید نسخه رو به خانم گفت و خانم بدون هیچ عجله‌ای پولهاش رو درآورد و شروع به شمردن پولها کرد و به دکتر داد. دکتر پولها رو شمرد و به خانم گفت که مقدار پولها درست نیست و پولها رو به خانم داد تا دوباره بشمره... خلاصه خانم حدود یه ریع ساعت همه ما رو معطل کرد و کارش تقریبا دو برابر معمول طول کشید. 


متاسفانه بعضی از مراجعین داروخونه خیلی عجله میکنن و این ممکنه باعث اشتباه بشه. داروخونه میوه فروشی یا بقالی نیست که همون لحظه وزن کنیم و بدیم دست مشتری. هر نسخه‌ای که پذیرش داروخونه میگیره باید از نظر تاریخ نسخه، تاریخ اعتبار، هویت مریض( برای نسخه های آزاد) و خیلی چیزای دیگه بررسی بشه. بعدش باید نسخه قیمت بخوره، سهم سازمان، سهم بیمار، مابه التفاوت داروها و داروهای آزاد مشخص بشه، اگه نیاز به تائید اینترنتی داره، تائید گرفته بشه، بعدش داروها از قفسه‌ها جمع آوری بشه، دستورات داروها به دقت خونده و روی داروها نوشته بشه، دوباره برای جلوگیری از هرگونه اشتباه باید داروها یک بار دیگه کنترل بشه و در مرحله آخر هزینه اون اخذ و اگه توضیحی لازم باشه به مریض داده بشه.

تمام این مراحل باید به دقت انجام بشه و هر گونه بی دقتی و عجله ممکنه به قیمت جون یک نفر تموم بشه. پس بهتره بعد از اینکه داروهاتون رو از داروخونه گرفتید به آژانس زنگ بزنید.

۹۲/۰۷/۰۱

نظرات  (۵)

البته که دکتر داروساز و پزشک عمومی و دامپزشک و این رشته ها دکتر به اون معنای واقعی پی اچ دی نیستن = صحیح است
طول تحصیلشون هم حتی کمتر از فوق لیسانس هست= بسیار اشتباه است
 7 یا 7.5 سال تحصیل پزشکی حداقل یکسال از فوق لیسانس بیشتر است و مهم طول تحصیل نیست فوق جراحی اعصاب با 15 سال تحصیل بعد از دیپلم باز هم .M.D هست این بدلیل نوع رشته است
از قدیم گفته اند لا ادری نصف العلم
نمیدانم نصف علم است. چون میداند که نمیداند
سلام من دانشجوی سال اخر پزشکیم.همه وبلاگتون رو باکمال میل خوندم وبسیار خوشحال شدم که اینقدر باشخصیت وفهمیده هستین /راستی میدونستین داروسازا فقط ایران وامریکا دکتر هستند هرجای دنیا بره در حد لیسانس این اقای دکتر
داروسازم مگه شد دکتر :D
پاسخ:
سلام. خیلی خوشحالم که از وبلاگ ما خوشتون اومده و وقت گرانبهاتون رو برای خوندن مطالب ما صرف کردید. امیدوارم لایق این محبت شما باشیم. البته که دکتر داروساز و پزشک عمومی و دامپزشک و این رشته ها دکتر به اون معنای واقعی پی اچ دی نیستن..طول تحصیلشون هم حتی کمتر از فوق لیسانس هست. این یه نوع احترام به کسانی هست که سر و کارشون با جون مردم هست. 

سلام

خواهر منم نرسه، میگه هر وقت مریضی رو سفارش می کنند، اون مریض بدحال میشه و کلی مشکل واسش پیش میاد، اسم اینو گذاشتند: سندروم بیمار سفارشی

 

ممنون که به خونه ما اومدید. راستش منم دانشجوی ریاضی بودم ولی وقتی مستخدم دولت شدم، رفتم مدیریت خوندم تا به کار دولت هم بیاد.. نکه خیلی این درسهای دانشگاهیمون به کار میاد...

پاسخ:
کاش سیستم طوری بود که به هر کسی متناسب با تواناییهاش و استعدادهاش کار میدادند نه متناسب با پارتی و پولش. حیف اونهمه هزینه که دولت رو ما گذاشت تا برای خودمون کسی باشیم. ولی درست اون موقعی که زمان به بار نشستنمون بود ما رو به حال خودمون رها کرد. یه زمانی تو مرز دانش روز حرکت میکردم و آخرین مقالات نوشته شده تو حوزه خودم رو مطالعه میکردم. الان بزرگترین کارم اینه که قیمتهای جدید داروها رو از اینترنت در بیارم و حفظشون کنم.

سلام جالب بود من غالباهرچی نسخه پیچ دیدم  بداخلاق بوده اماشغل جالبی داری ها............

به منم سربزن خوشحال میشم

پاسخ:
سلام..
ما از اون نسخه پیچهای خوش اخلاقش هستیم.
ممنون.
 بله واقعا همینطوره...
هرکاری که میخوایی زود بشه برعکس از همه کارها زمان بیشتری رو میبره نمدونم چرا....
پاسخ:
همینه که میگن عجله کار شیطونه.
در این مدت که تو داروخونه بودم دیدم که اونایی که عجله میکنن کارشون با مشکل مواجه میشه و دیرتر از بقیه کارشون راه میوفته. یا اینکه داروشون اشتباه میشه. بنابراین هیچ وقت تو داروخونه عجله نکنین. این عجله حتی ممکنه به قیمت جون آدم تموم بشه.
ممنون از اینکه نظر دادی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">