خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استامینوفن» ثبت شده است

یه عده از راننده ها هستند که کارشون جابه جا کردن مریضهای باکوئی هست. این راننده ها علاوه بر اینکه مریضها رو اینور و اونور میبرند، به همراه مریض به مطب و آزمایشگاه و داروخونه مراجعه میکنند که خدای نکرده کسی سر این میهمانها کلاه نذاره. این راننده ها برای اینکارشون که بهش میگن راهنمای گردشگری، پول خوبی هم میگرن و تو تبریز برای خودشون صنفی رو تشکیل میدن. خدمات این راننده ها به اینجا خلاصه نمیشه. اینها علاوه بر خدماتی که گفتم، کارهایی مثل تبدیل ارز، ترجمه همزمان، ارسال دارو به مناطق مختلف جهان، مشاوره دارویی و خیلی کارهای دیگه رو برای مریضهای باکوئیشون انجام میدن...

۷ نظر ۱۲ آبان ۹۳ ، ۱۶:۱۷

توی این مدت که تو داروخونه کار کردم، همیشه بعضی از داروها نایاب و یا کمیاب بودند. هیچ‌وقتی نبوده که همه داروها موجود باشند و مریض‌ها به راحتی بتونن داروی مورد نیازشون رو تهیه کنند. این مسئله مربوط به این دو سه سالی که من تو داروخونه کار می‌کردم هم نیست و نسخه پیچ‌هایی هم که سی ساله تو این کار هستند میگن که همیشه اوضاع همینطور بوده و هیچ دوره ای رو به یاد ندارن که سیستم دارویی بدون مشکل باشه. جالب اینجاست که داروهایی که کمیاب میشن معمولا تولید خود ایران هستند و کمیاب بودنشون نمی‌تونه ربطی به تحریم‌ها داشته باشه. بعضا حتی داروهایی پیدا نمیشه که آدم واقعا خندش میگیره...

۵ نظر ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۳۸