خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تکنسین دارویی» ثبت شده است

چند وقت پیش بود که تو داروخونه یه لیست کلی از داروهایی که فروش خوبی ندارن و نسخه نمیشن رو در آوردم. لیست رو به دکتر نشون دادم و بهش پیشنهاد کردم که برای هر کدوم از این داروها، که میشه به صورت دستی فروخت، یه متنی تهیه کنیم و ازش چند تا پرینت بگیریم و به جاهای مختلف داروخونه بچسبونیم. اینطوری شاید بتونیم جلوی تاریخ گذشته شدن این داروها رو بگیریم. دکتر هم از پیشنهاد من استفبال کرد و قرار شد یه توضیحات اجمالی برای هر کدوم از داروها تهیه کنم و تو داروخونه، جلوی دید مشتری‌ها نصبشون کنم...

۴۱ نظر ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۴۱

همیشه فکر میکردم نسخه پیچهایی که تو داروخونه های بزرگ شهر کار میکنن، خیلی خوش به حالشون هست. روپوش های تر و تمیز و مرنب، کامپیوتر های آخرین مدل، صندلیهای گردون با کلاس، خلاصه همه چیز این داروخونه ها برام جذاب بود. از همه جالبتر سیستم نوبت دهی این داروخونه ها که باعث میشه همه آروم سر روی صندلی بشینن و منتظر رسیدن نوبتشون باشن. مثل داروخونه ما نیست که مریضها مرتب نق میزنن که پس نسخه من چی شد. همبشه فکر میکردم اگه قراره آدم نسخه پیچ باشه، کاش تو همچین داروخونه ای کار کنه. حقوقش هم حتما خیلی بیشتر هست...

۱۳ نظر ۲۸ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۸