خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیروی جدید» ثبت شده است

ساعت از 10 شب گذشته بود که موبایلم زنگ خورد. احتمال دادم شاید یکی از داروخونه‌هایی که بهشون شماره داده بودیم، باشه. گوشی رو که پیدا کردم دیدم روش نوشته "دکتر". یعنی چی کار میتونه داشته باشه؟ دکمه سبز رنگ گوشی رو با تردید فشار دادم. صدای سلام دکتر گرمتر از همیشه بود...

۴ نظر ۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۰