خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داروی او تی سی» ثبت شده است

چند وقت پیش بود که تو داروخونه یه لیست کلی از داروهایی که فروش خوبی ندارن و نسخه نمیشن رو در آوردم. لیست رو به دکتر نشون دادم و بهش پیشنهاد کردم که برای هر کدوم از این داروها، که میشه به صورت دستی فروخت، یه متنی تهیه کنیم و ازش چند تا پرینت بگیریم و به جاهای مختلف داروخونه بچسبونیم. اینطوری شاید بتونیم جلوی تاریخ گذشته شدن این داروها رو بگیریم. دکتر هم از پیشنهاد من استفبال کرد و قرار شد یه توضیحات اجمالی برای هر کدوم از داروها تهیه کنم و تو داروخونه، جلوی دید مشتری‌ها نصبشون کنم...

۴۱ نظر ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۴۱

تازه به داروخونه رسیده بودم که آقای دکتر نامه ای که روی میزش گذاشته بود رو نشونم داد و با لحنی عصبانی گفت: با این همه احتیاط ببین چی برامون نوشتن. نامه رو گرفتم و شروع کردم به خوندنش. نوشته بود داروخانه محترم ....

۸ نظر ۲۶ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۷
تو هر داروخونه‌ای همیشه مراجعینی هستند که بدون داشتن نسخه، تقاضای دارو دارن، یا به اصطلاح داروی دستی میخوان. معمولا داروخونه‌هایی که تو خیابون هستند، از این نوع مشتری‌ها زیاد دارن و قسمت قابل توجهی از درآمد این نوع داروخونه‌ها، از راه فروش داروی‌های دستی بدست می‌آد. ولی با توجه به اینکه داروخونه ما داخل یه کلینیک فوق تخصصی هست، گذر مشتری‌های اینچنینی کمتر به داروخونه ما میوفته. با این حال ما هم مراجعینی داریم که تقاضای داروی دستی میکنن...
۳۳ نظر ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۶