چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ
قبل از اینکه توی این داروخونه شروع به کار بکنیم، زمانی که با دکتر در مورد شرایط کار توی این داروخونه صحبت میکردیم، دکتر بهمون گفته بود که من آدم رو راستی هستم و دوست دارم همه چیز رو مستقیم و شفاف با طرف مقابلم در میون بذارم و اهل رو در بایستی نیستم و از شما هم همین انتظار رو دارم. دوست دارم با من خیلی راحت باشید و حرفهاتون رو رک و پوست کننده به خودم بگید. ما هم از این حرف دکتر خیلی خوشمون اومده بود و از اینکه با همچین آدم با شعوری طرف خواهیم بود خیلی خوشحال بودیم. به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم که در مورد مسائل داروخونه خیلی راحت و صمیمی به صحبت بشینیم و راه حلی مشترک پیدا کنیم. رفتار دکتر توی این مدت ما رو بسیار ناراحت کرده بود و قصد داشتیم بهش بگیم که این رفتار شایسته ما نیست و دوست داریم با ما به نوع دیگه ای رفتار بشه...
اون روز کمی زودتر از معمول پنجشنبه ها به داروخونه رسیدیم. در داروخونه هنوز بسته بود ولی میدونستیم که طبق معمول دکتر داخل هست و داره کارهاش رو میکنه. به موبایل دکتر زنگ زدیم و بهش گفتیم که ما رسیدیم و پشت در هستیم. دکتر در رو باز کرد و با تعجب به ما نگاه کرد ولی چیز خاصی نگفت. در داروخونه رو دوباره پشت خودمون بستیم و روبروی دکتر نشستیم و شروع به حرف زدن کردیم. در مورد اتفاقات ریز و درشتی که توی این مدت رخ داده بود گفتیم. در مورد لحن صحبت کردن دکتر با ما. بهش گفتم که میدونم با پرسنل قبلی خودتون هم به همین شکل صحبت میکردید و مشکلی پیش نمیومد. ولی ما از این طرز برخورد راضی نیستیم و واقعا ناراحت میشیم. دوست داریم با ما طوری رفتار بشه که شایسته ما باشه. ما هیچوقت به خودمون اجازه بی احترامی به شما ندادیم و نخواهیم داد ولی این وضعیت اصلا مطلوب ما نیست. به دکتر گفتم که من توی این مدت خودم رو با شرایط جدید و داروخانه جدید وفق دادم و شرایط جدید رو پذیرفتم. دوست داریم شما هم قبول کنید که پرسنل قبلی الان دیگه رفته و ما آدمهای دیگه ای هستیم. ما هیچوقت این داروخونه رو با داروخونه قبلی که توی اون بودیم مقایسه نکردیم و دوست داریم که شما هم ما رو با پرسنل قبلی خودتون قیاس نکنید. جواب دکتر به این صحبتهای ما واقعا عجیب بود. جوابی که به هیچ وجه انتظار اون رو نداشتیم. قبل از هر چیز شروع کرد به بازگو کردن اشتباهات کوچیک ما. میگفت هر چند این اشتباهات کوچیک و جزئی هستند، ولی شما خودتون رو نسخه پیچ حرفه ای میدونید، نباید همچین اشتباهاتی رو انجام بدید. انتظار من از شما خیلی بیشتر بود. اگه این اشتباه ها رو پرسنل قبلی من انجام میداد، سبد دارو رو سرش میشکستم. به شما خیلی احترام گذاشتم که فقط سبد رو پرت کردم! در ثانی اینجا مال من هست و این شما هستید که باید خودتون رو با من وفق بدید و اگه احساس میکنید که نمیتونید این شرایط رو تحمل کنید، میتونید برید. من همینم که هستم که نیازی نمیبینم که تغییری توی رفتارم ایجاد کنم. من حق دارم توی داروخونه خودم هر کاری رو بکنم و اگه کسی با این رفتار من مشکلی داشته باشه، اون هست که باید داروخونه رو ترک کنه. از این صحبتهای دکتر هر دو خیلی ناراحت شده بودیم. به خانمم اشاره کردم که تصمیمت چیه؟ هر چند از شناختی که ازش داشتم میدونستم دوست نداره حتی برای یه روز دیگه توی این داروخونه کار کنه. تصمیم من هم چیزی جز این نبود. و اینطوری شد که ما دوباره بیکار شدیم. ببینیم تا قسمت چی باشه!
پاسخ:
امیدورام موفق باشید و نسخه پیچ مناسب خودتون رو پیدا کنید.
دوستان داروساز میتونن از این قبیل پیامها بذارن. ما استقبال میکنیم.
پاسخ:
البته با تمام این اوصاف من باز هم معتقدم که سواد و تحصیلات دانشگاهی میتونه در بالاتر رفتن شعور افراد تاثیر گذار باشه. همین مسئله هم هست که باعث ناراحتی آدم میشه. اینکه واقعا از یه دکتر مملکت نباید چنین رفتاری سر بزنه. در صورتی که شاید اگه همین رفتار رو یه فرد عادی انجام بده شاید اصلا آدم ناراحت هم نشه و بگه که شعورش در همین حد هست! به هر حال واقعیت این هست که توی هر قشری هر جور آدمی هست. هم خوبش هست و هم بدش. به امیدوارم که این دفعه گیر اون خوبش بیوفتیم.
پاسخ:
من هم همیشه سعی کردم توی زندگی و کارم حرام و حلال رو رعایت کنم و ریالی مدیون کسی نباشم. ولی همین آقایون در حالی که من تا نیمه فروردین براش کار میکردم بیمه منو از 15 اسفند قطع کرد. البته مهم نیست و من هم ازش شکایت نمیکنم ولی میدونم روزی میرسه که حق به حقدار میرسه!
پاسخ:
حقیقتش اینه که من هم مثل شما از داروسازها دل خوشی ندارم ولی اینکه بخواهیم در مورد این قشر یا هم قشر دیگه ای یک نسخه واحد بپیچیم رو صحیح نمیدونم. در بین همین داروسازها افراد مومن، متعهد و خوش اخلاق هم کم نیستند. در هر قشری اصولا هم آدمهای خوب هست و هم آدمهای بد. حالا شاید هم از شانس ما بوده که ما گیر اون خوباش نیوفتادیم...
به هر حال ممنون از الطافتون. امیدوارم همیشه سالم و خوش و سرحال باشید.
پاسخ:
راستش من هم به موضوع کار توی شرکتهای دارویی فکر کردم. کار خوبی هست و درآمدش خیلی بالاتر از کار توی داروخونه هست. ولی فکر نمیکنم فرد موفقی توی این شغل باشم. یکی از همکارها همین کار رو کرد. ولی زیاد دووم نیاورد و دوباره به داروخونه برگشت.
پاسخ:
بله، بعضی از نسخه پیچها این کار رو میکنند و داروخونه اجاره میکنند ولی این کار مشکلات خیلی زیادی داره. جدای از این مسئله سرمایه خیلی زیادی میخواد. ما اگه سرمایه داشتیم چیکار داشتیم داروخونه بزنیم. این همه کار درست و حسابی. تو کلینیک های دولتی وضع به مراتب بدتر هم هست. حقوقها خیلی پایین هست و کسی هم نیست که حقت رو از اون بخوای. حداقل توی داروخونه خصوصی آدم میدونه با کی طرف هست.
پاسخ:
راستش تا حالا من تو این چند جایی که بودم ضامن و وثیقه نخواستن ولی حسابی پرس و جو میکنن. اون جای قبلی که بودم کلی از حقم رو خورد. نه پایان کار بهم داد و نه مدتی که بعد از حقوق کار کرده بودم رو باهام تسویه کرد و نه مرخصی ها نرفتم رو بهم داد. خواستم ازش شکایت کنم و پولم رو بگیرم ولی به خاطر اینکه پشت سرم بد نگه از این کار منصرف شدم و از چند میلیون پولی که حقم بود گذشتم.
پاسخ:
کاش واقعا کار اونقدر زیاد بود که به جای اینکه کارفرماها در مورد ما تحقیق کنن ما برای انتخاب کار خوب و مناسب در مورد کارفرماها تحقیق میکردیم. یا حداقل این تحقیقها دو طرفه بود. در وضعیتی که من هستم امکان انتخاب ندارم و اولین فرصت شغلی رو خیلی راحت میپذیرم. تا اینکه قسمت چی باشه.
پاسخ:
سلام. نکته ای که توی این مدت که در حال گشتن بین داروخونه دقتم رو جلب کرده این بوده که هر داروخونه ای که میری وقتی میگی قبلا کار کردم باید کل سابقه کاریت رو براشون بگی. یکی یکی هم توضیح بدی که از هر کدوم به خاطر چی اومدی بیرون و کار نکردی. از همشون هم زنگ میزنن میپرسن که این طرف چطور آدمی هست، اونجا چقدر حقوق میگرفت، چطوری کار میکرد! نمیدونم این رفتار توی شهر شما هم هست یا فقط اینجا اینطوری هست!
پاسخ:
من اون موقع که میخواستم وارد این شغل بشم و از انتخاب این شغل ناراحت بودم با خودم میگفتم که حداقلش این هست که توی این کار کارفرمای آدم دکتر هست و آدم حسابی. میگفتم حداقل میدونن فوق لیسانس یعنی چی و به آدم احترام میذارم. ولی متاسفانه با این رفتارها که تا امروز از این قشر دیدم واقعا ازشون نا امید شدم. هر چند میدونم که از شانس من هست که گیر آدم خوباش نیوفتادم وگرنه حتما داروسازهای خوب و خوش قلب کم نیستند.
پاسخ:
ما اگه سرمایه داشتیم که وضعمون این نبود. اونقدر ایده خوب برای کسب در آمد دارم که! ولی سرمایه نداریم تا این ایده ها رو تبدیل به پول کنیم. مثلا اگه سرمایه داشتم خیلی دوست داشتم یه موسسه آموزشی بزنم و به غیر از خودم چند تا جوون تحصیل کرده دیگه تو اون مشغول تدریس بشن.
پاسخ:
سلام. البته همه اینطور نیستند و توی هر قشری هر جور آدمی پیدا میشه. من هم امیدوارم به زودی یه کار خوب و در خور پیدا کنیم. ممنون از همه شما.
پاسخ:
متاسفانه هیچ قانونی هم برای دفاع از کارگران بی پناه وجود نداره. اگه قانونی هم باشه کارفرماها خوب راه های دور زدن اون رو یاد گرفتند.
پاسخ:
سلام...انشااله که به زودی وضعیت مناسب بشه. خدا هیچ کسی رو بیکار نکنه. واقعا سخته.
پاسخ:
امیدورام در این عرصه موفق باشید.
پاسخ:
حتما همینطور خواهد شد. ولی روزهای بیکاری خیلی سخت و نا امیدکننده میگذره. امیدوارم خیلی زود این اتفاق مبارک رخ بده و وضعیت به کلی عوض بشه.
پاسخ:
راستش من هم دوست دارم توی رشته ای که تحصیل کردم، فعالیت کنم و درآمد بالا داشته باشم و از اول هم به عنوان یه کار موقتی وارد کار داروخونه شدم. البته من گاه و بیگاه تدریس خصوصی هم میکنم و ساعتی تا 50 هزار تومن هم میگیرم ولی مشکل اینجاست که پیدا کردن کسانی که حاضرن این مبالغ رو بپردازن واقعا سخت شده. مخصوصا با این وضع نامناسب اقتصادی.
پاسخ:
مشکل اینجاست که دکتر حاضر نبود رفتارش رو حتی برای یه ساعت تغییر بده. در واقع اصلا دکتر اشکالی توی رفتارش نمیدید که بخواد اون رو اصلاح کنه.
الان دو هفته هست که دنبال کار میگردیم!
پاسخ:
امیدورام توی هر کاری که باشید موفق و سربلند باشید. کار توی داروخونه آینده خوبی نداره. کسانی هستند که حدود بیست سال دارن این کار رو میکنن ولی هنوز یه خونه کوچیک نتونستن بخرن و یا حتی یه ماشین که بتونن راحتتر به محل کارشون رفت و آمد کنن.
پاسخ:
اتفاقا همین پیشنهاد رو دکتر داد ولی ما قبول نکردیم. چرا که در این شرایط که به هر حال میدونست ما رفتنی هستیم رفتارش بدتر هم میشد. به اعصاب خورد کردنش نمی ارزید.
پاسخ:
و متاسفانه همچین آدمهایی کم هم نیستند.
پاسخ:
شاید ما هم روزی کارفرما بشیم و چند نفر زیر دست ما کار بکنن. امیدوارم توی اون روز ما از امتحان الهی سربلند بیرون بیاییم.
پاسخ:
خانم من هم ارشد شیمی آلی دارند. خیلی دوست دارم توی رشته ای که تحصیل کردم، کار کنم. ولی شرایط کار واقعا خیلی مشکل شده.
پاسخ:
سلام...من شخصا از شرایط کارم راضی نیستم. حقوقش پایین هست و کارش زیاد. البته بستگی به شرایط شما داره. اگه میتونید با رفتن به این دوره یه درآمد هرچند کم داشته باشید، بازم از بیکاری بهتره. موفق باشید.