خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

چهار دیواری، اختیاری

چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ

قبل از اینکه توی این داروخونه شروع به کار بکنیم، زمانی که با دکتر در مورد شرایط کار توی این داروخونه صحبت میکردیم، دکتر بهمون گفته بود که من آدم رو راستی هستم و دوست دارم همه چیز رو مستقیم و شفاف با طرف مقابلم در میون بذارم و اهل رو در بایستی نیستم و از شما هم همین انتظار رو دارم. دوست دارم با من خیلی راحت باشید و حرفهاتون رو رک و پوست کننده به خودم بگید. ما هم از این حرف دکتر خیلی خوشمون اومده بود و از اینکه با همچین آدم با شعوری طرف خواهیم بود خیلی خوشحال بودیم. به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم که در مورد مسائل داروخونه خیلی راحت و صمیمی به صحبت بشینیم و راه حلی مشترک پیدا کنیم. رفتار دکتر توی این مدت ما رو بسیار ناراحت کرده بود و قصد داشتیم بهش بگیم که این رفتار شایسته ما نیست و دوست داریم با ما به نوع دیگه ای رفتار بشه...


اون روز کمی زودتر از معمول پنجشنبه ها به داروخونه رسیدیم. در داروخونه هنوز بسته بود ولی میدونستیم که طبق معمول دکتر داخل هست و داره کارهاش رو میکنه. به موبایل دکتر زنگ زدیم و بهش گفتیم که ما رسیدیم و پشت در هستیم. دکتر در رو باز کرد و با تعجب به ما نگاه کرد ولی چیز خاصی نگفت. در داروخونه رو دوباره پشت خودمون بستیم و روبروی دکتر نشستیم و شروع به حرف زدن کردیم. در مورد اتفاقات ریز و درشتی که توی این مدت رخ داده بود گفتیم. در مورد لحن صحبت کردن دکتر با ما. بهش گفتم که میدونم با پرسنل قبلی خودتون هم به همین شکل صحبت میکردید و مشکلی پیش نمیومد. ولی ما از این طرز برخورد راضی نیستیم و واقعا ناراحت میشیم. دوست داریم با ما طوری رفتار بشه که شایسته ما باشه. ما هیچوقت به خودمون اجازه بی احترامی به شما ندادیم و نخواهیم داد ولی این وضعیت اصلا مطلوب ما نیست. به دکتر گفتم که من توی این مدت خودم رو با شرایط جدید و داروخانه جدید وفق دادم و شرایط جدید رو پذیرفتم. دوست داریم شما هم قبول کنید که پرسنل قبلی الان دیگه رفته و ما آدمهای دیگه ای هستیم. ما هیچوقت این داروخونه رو با داروخونه قبلی که توی اون بودیم مقایسه نکردیم و دوست داریم که شما هم ما رو با پرسنل قبلی خودتون قیاس نکنید. جواب دکتر به این صحبتهای ما واقعا عجیب بود. جوابی که به هیچ وجه انتظار اون رو نداشتیم. قبل از هر چیز شروع کرد به بازگو کردن اشتباهات کوچیک ما. میگفت هر چند این اشتباهات کوچیک و جزئی هستند، ولی شما خودتون رو نسخه پیچ حرفه ای میدونید، نباید همچین اشتباهاتی رو انجام بدید. انتظار من از شما خیلی بیشتر بود. اگه این اشتباه ها رو پرسنل قبلی من انجام میداد، سبد دارو رو سرش میشکستم. به شما خیلی احترام گذاشتم که فقط سبد رو پرت کردم! در ثانی اینجا مال من هست و این شما هستید که باید خودتون رو با من وفق بدید و اگه احساس میکنید که نمیتونید این شرایط رو تحمل کنید، میتونید برید. من همینم که هستم که نیازی نمیبینم که تغییری توی رفتارم ایجاد کنم. من حق دارم توی داروخونه خودم هر کاری رو بکنم و اگه کسی با این رفتار من مشکلی داشته باشه، اون هست که باید داروخونه رو ترک کنه. از این صحبتهای دکتر هر دو خیلی ناراحت شده بودیم. به خانمم اشاره کردم که تصمیمت چیه؟ هر چند از شناختی که ازش داشتم میدونستم دوست نداره حتی برای یه روز دیگه توی این داروخونه کار کنه. تصمیم من هم چیزی جز این نبود. و اینطوری شد که ما دوباره بیکار شدیم. ببینیم تا قسمت چی باشه!

نظرات  (۲۴)

سلام دوستان 
برای داروخانه ای در جنوب غرب تهران بدنبال نسخه پیچ حرفه ای و همکار در قسمت OTC هستیم . 
بیمه از ابتدا برقرار می شود . در صورت افزایش در فروش ، هم پاداش دریافت می نماید. 
تلفن 09121017187
ایمیل : Mrghazviniy@yahoo.com
پاسخ:
امیدورام موفق باشید و نسخه پیچ مناسب خودتون رو پیدا کنید.
دوستان داروساز میتونن از این قبیل پیامها بذارن. ما استقبال میکنیم.
واقعا متاسفم برای این قشر دارو ساز

کلا طبق تجربه ای که داشته ام هرچقدر تحصیلات بالاتر میاورد همانقدر هم شعور ادم ها پایین می اید (در نود درصد افراد) این مورد به خاطر شغل من که با دو گروه دارو ساز ودندانپزشک کار کرده ام

عوام جامعه فکر میککند تخصیلات باعث افزایش شعور ادم ها میشود اما کسانی که از نزدیک با این قشر کار کرده اند تقریبا همگی پایین بودن این افراد را تایید  میکنند این موضوع فقط توی کشور های عقب افتاده وجهان سوم هست که برای این افراد احترام بیش از حد میگذارند وباعث پر روشدن این افراد میشوند در حالی که در یک کشور پیشرفته یک کارگر از لحاظ احترام اجتماعی تفاوت چندانی با یک دکتر ندارد  وهر دو در جامعه  از یک سطح احترام وحقوق شهروندی برخوردارند  
من تجربه هایی مثل ویزیتوری وکار توی داروخونه رو داشتم

جالبه بدونیدتوی پنج سال کار کردن توی داروخونه (تلف کردن وقت وعمر) جمعا حدود سه سال برام بیمه رد شده یعنی تقریبا نصف حالا حقوش که بماند

من هیچوقت این قشر رو حلالش نمی کنم  واقعا اگه درست نگاه کنیم اکثرا این افراد پولشون حلال نیست
پاسخ:
البته با تمام این اوصاف من باز هم معتقدم که سواد و تحصیلات دانشگاهی میتونه در بالاتر رفتن شعور افراد تاثیر گذار باشه. همین مسئله هم هست که باعث ناراحتی آدم میشه. اینکه واقعا از یه دکتر مملکت نباید چنین رفتاری سر بزنه. در صورتی که شاید اگه همین رفتار رو یه فرد عادی انجام بده شاید اصلا آدم ناراحت هم نشه و بگه که شعورش در همین حد هست! به هر حال واقعیت این هست که توی هر قشری هر جور آدمی هست. هم خوبش هست و هم بدش. به امیدوارم که این دفعه گیر اون خوبش بیوفتیم. 
یادم رفت بگم که  من هم اسفند 92 شبیه شما کار رو ترک کردم و هر چقدر هم گفت تا عید صبر کن فریب نخوردم. خوشحالم از اینکه اینطور اونجا رو ترک کردم. البته من احتیاطا برای اینکه پشت دخل هم بودم و احیانا توی قیمیت ها چیزی میدون نشده باشم ( چون خیلی مدیون نبودن برام مهمه ) 2 هفته بعد از اینکه دیگه گفتم نمیام موندم. بدون اینکه بهش بگم که هدفم از موندن اینکه که 200 هزار تومن آخر رو به حساب احتیاط مدیون نشدن نخواهم گرفت. روز آخر که نبود کلید رو به یکی از همکاران درمانگاه دادم و در مسجد مقابل درمانگاخه صفحه ای قران خوندم و رفتم. گرچه همانطور که شما هم پیش بینی کردید دو هفته آخر که فهمید نمی روم سگ تر شده بود. البته من هیچ وقت اجازه سبد پرست کردن بهش ندادم. به نظرم شما زیادی بهش رو داید. 
پاسخ:
من هم همیشه سعی کردم توی زندگی و کارم حرام و حلال رو رعایت کنم و ریالی مدیون کسی نباشم. ولی همین آقایون در حالی که من تا نیمه فروردین براش کار میکردم بیمه منو از 15 اسفند قطع کرد. البته مهم نیست و من هم ازش شکایت نمیکنم ولی میدونم روزی میرسه که حق به حقدار میرسه!
داروسازان یکی از کثیف ترین اقشار جامعه ایران هستند. سابقه کار با این قشر پست رو دارم. جز دعا و قران کاری از دستم بر نمیاد که انجام بدم . به امید خدا انشا الله کاری خوبی پیدا کنید. نیم نگاهی هم به کارهای دیگر داشته باشید. شاید خانمتون با گذراندن دوره های کوتاه مدت حسابداری بتونه بعنوان کمک حسابدار مشغول بشوند. 
پاسخ:
حقیقتش اینه که من هم مثل شما از داروسازها دل خوشی ندارم ولی اینکه بخواهیم در مورد این قشر یا هم قشر دیگه ای یک نسخه واحد بپیچیم رو صحیح نمیدونم. در بین همین داروسازها افراد مومن، متعهد و خوش اخلاق هم کم نیستند. در هر قشری  اصولا هم آدمهای خوب هست و هم آدمهای بد. حالا شاید  هم از شانس ما بوده که ما گیر اون خوباش نیوفتادیم...
به هر حال ممنون از الطافتون. امیدوارم همیشه سالم و خوش و سرحال باشید.
اقا من هم وضعیتم مشابه شماست و تک تک کلماتی که به کار میبری متوجه میشم. سه هفته بیکار بودم و دیگه حالم از کار تو داروخانه بهم میخورد ولی فشار بیکاری باعث شد دوباره برم داروخانه دیگر. هفته ای 50 ساعت. 900 تومان با بیمه. بیشتر از این هم نمیدن ولی واقعا این پول نیست برای زندگی. من که نتونستم ولی شما اگر می تونید شرکت های دارویی برید به عنوان ویزیتور. بچه ها بعضا ماهی 3 میلیون به بالا درآمد دارند. پخش قاسم. پورا پخش. داروگستر رازی. یک جستجو کنید این شرکت ها رو. از کار تو داروخانه خیلی بهتره
پاسخ:
راستش من هم به موضوع کار توی شرکتهای دارویی فکر کردم. کار خوبی هست و درآمدش خیلی بالاتر از کار توی داروخونه هست. ولی فکر نمیکنم فرد موفقی توی این شغل باشم. یکی از همکارها همین کار رو کرد. ولی زیاد دووم نیاورد و دوباره به داروخونه برگشت.
متاسفم برای قشر تحصیلکرده البته میدونم تحصیلات شعور نمیاره .
راستی شما میتونید مدرک دکتر اجاره کنید و داروخونه بزنید حداقل چون هم خودتون و هم همسرتون سابقه کار دارین راستی تو کلینیک های دولتی هم نسخه پیچ میخواد و فکر کنم شرایط بهتر باشه از خصوصی
پاسخ:
بله، بعضی از نسخه پیچها این کار رو میکنند و داروخونه اجاره میکنند ولی این کار مشکلات خیلی زیادی داره. جدای از این مسئله سرمایه خیلی زیادی میخواد. ما اگه سرمایه داشتیم چیکار داشتیم داروخونه بزنیم. این همه کار درست و حسابی. تو کلینیک های دولتی وضع به مراتب بدتر هم هست. حقوقها خیلی پایین هست و کسی هم نیست که حقت رو از اون بخوای. حداقل توی داروخونه خصوصی آدم میدونه با کی طرف هست.
سلام
تو شهر خودمون که یه جابجایی بیشتر نداشتم.اونم چون همین داروخونه تازه تاسیس بود و دنبال نیرو می گشت خودش باهام تماس گرفت و حرف زدیم ولی بقیه جاها بله درسته زنگ میزدن
 و خدمتم تهران بود حتماً حتماً وثیقه یا چک سفید یا یه ضامن معتبر میخاستن علاوه بر پرس و جو درباره سابقه
پاسخ:
راستش تا حالا من تو این چند جایی که بودم ضامن و وثیقه نخواستن ولی حسابی پرس  و جو میکنن. اون جای قبلی که بودم کلی از حقم رو خورد. نه پایان کار بهم داد و نه مدتی که بعد از حقوق کار کرده بودم رو باهام تسویه کرد و نه مرخصی ها نرفتم رو بهم داد. خواستم ازش شکایت کنم و پولم رو بگیرم ولی به خاطر اینکه پشت سرم بد نگه از این کار منصرف شدم و از چند میلیون پولی که حقم بود گذشتم.
خدا گر ز حکمت ببندد دری       ز رحمت گشاید در دیگری
امیدوارم کار مناسب خودتون و بهترش پیدا کنید.چقدر سخته تو این شرایط بیکارم بشید.کاش قبل اینکه برید پیشش یکم رو اخلاقش تحقیق میکردین از کارمندای قبلیش
پاسخ:
کاش واقعا کار اونقدر زیاد بود که به جای اینکه کارفرماها در مورد ما تحقیق کنن ما برای انتخاب کار خوب و مناسب در مورد کارفرماها تحقیق میکردیم. یا حداقل این تحقیقها دو طرفه بود. در وضعیتی که من هستم امکان انتخاب ندارم و اولین فرصت شغلی رو خیلی راحت می‌پذیرم. تا اینکه قسمت چی باشه.
سلااااممممم
ایییی وایییی مننننن
از حال من که خبر داری میدونی که منم شبیه شما بودم
بخاطر دانشگاه و خدمت که تو شهرهای مختلف بود تو داروخونه های مختلف بودم همه دکترها نگاه از بابا به ادم دارن ولی این مورد آخری رو دیگه ندیده بودم
یکی از دوستام میگفت هیچ وقت از تغییر نترس
به امید خدا یه کار خیلی بهتر از این کامون گیرت بیاد که دیگه هیچ موقع به یاده این روزها نیوفتی
پاسخ:
سلام. نکته ای که توی این مدت که در حال گشتن بین داروخونه دقتم رو جلب کرده این بوده که هر داروخونه ای که میری وقتی میگی قبلا کار کردم باید کل سابقه کاریت رو براشون بگی. یکی یکی هم توضیح بدی که از هر کدوم به خاطر چی اومدی بیرون و کار نکردی. از همشون هم زنگ میزنن میپرسن که این طرف چطور آدمی هست، اونجا چقدر حقوق میگرفت، چطوری کار میکرد! نمیدونم این رفتار توی شهر شما هم هست یا فقط اینجا اینطوری هست! 
۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۴ فروهر وَ فرداد
نه خانوم همسر نسخه پیچ...وقتی یه ادم بی سواد...هرچند هر بی سوادی رفتار غیر اجتماعی نداره..هرچند تحصیلات شعور نمیاره

اما وقتی یه ادمی نگم بی سواد مثلا یه راننده تاکسی باهات برخورد بد میکنه باید ازش تشکر هم بکنی چون اوون ازین بیشتر بلد نیست...
ولی کسی که ادم مثلا تحصیلکرده و بزرگیه...ازش انتظار همچین چیزایی رو نمیشه داشت...
شما کار درستی کردی و این مشکلیه که مملکت ما داره!!!
ادما نمیدونن زیر بار حرف زور بالاخره زندگی کنن یا نه
دنبال کار به صورت خیلی زیاد بگردید پیدا میشه...مطمئن باشید
پاسخ:
من اون موقع که میخواستم وارد این شغل بشم و از انتخاب این شغل ناراحت بودم با خودم میگفتم که حداقلش این هست که توی این کار کارفرمای آدم دکتر هست و آدم حسابی. میگفتم حداقل میدونن فوق لیسانس یعنی چی و به آدم احترام میذارم. ولی متاسفانه با این رفتارها که تا امروز از این قشر دیدم واقعا ازشون نا امید شدم. هر چند میدونم که از شانس من هست که گیر آدم خوباش نیوفتادم وگرنه حتما داروسازهای خوب و خوش قلب کم نیستند.
۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۱ فروهر وَ فرداد
شما سرمایه ندارید..که خودتون یکاری رو شروع کنید؟اگر اینطور باشه...و در کاری هم تخصص داشته باشید هم کمی سرمایه میتونم شهری رو در نزدیکی شما بهتون معرفی کنم که به اونجا برید برای خودتون شروع بکار کنید...چون هرکی توی اون شهر کار میکنه کارش میگیره ....و کلا شهری هست که فقط میشه ازتوش پول در آورد...
پاسخ:
ما اگه سرمایه داشتیم که وضعمون این نبود. اونقدر ایده خوب برای کسب در آمد دارم که! ولی سرمایه نداریم تا این ایده ها رو تبدیل به پول کنیم. مثلا اگه سرمایه داشتم خیلی دوست داشتم یه موسسه آموزشی بزنم و به غیر از خودم چند تا جوون تحصیل کرده دیگه تو اون مشغول تدریس بشن. 
متاسفم واسه این جامعه ای ک حتی با باسواد شدن هم شعور و فرهنگشون پایینه
امیدوارم ک کار در خور خودتون رو پیدا کنید
پاسخ:
سلام. البته همه اینطور نیستند و توی هر قشری هر جور آدمی پیدا میشه. من هم امیدوارم به زودی یه کار خوب و در خور پیدا کنیم. ممنون از همه شما.
سلام امان از کارفرماهای بی انصاف
پاسخ:
متاسفانه هیچ قانونی هم برای دفاع از کارگران بی پناه وجود نداره. اگه قانونی هم باشه کارفرماها خوب راه های دور زدن اون رو یاد گرفتند.
خیلی ناراحت شدم که بیکار شدید ایشالا که هر چی خیره پیش بیاد
از این جور آدما متنفرم که خودشون رو خوب می دونن و تف بالا سر هستند 
افرین میگم که زیر بار حرف زور نرفتید
پاسخ:
سلام...انشااله که به زودی وضعیت مناسب بشه. خدا هیچ کسی رو بیکار نکنه. واقعا سخته.
سرویس وبلاگدهی ملت بلاگ برای ساخت وبلاگ رایگان فارسی برای حمایت از زبان شیرین پارسی در پهنای اینترنت پا به عرصه نهاد و امید بتوان گامی هر چند کوچک برای اثر بخشی زبان پارسی در جهانیان انجام داد.
پاسخ:
امیدورام در این عرصه موفق باشید.
۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۲ فروهر وَ فرداد
سلام..خیلی خوشحالم که به خاطر نون زیر بار حرف زور و بی احترامی نرفتید...و مطمئن باشید خدا هم خوشحاله از تصمیمی که گرفتید و حتما کمکتون میکنه...

ایشون لیاقتش رو نداشتند ....

خدا بزرگ ...نگران نباشید من تجربه همچین چیزی رو توی زندگیم داشتم و خدا طوری کمک کرد که فکرشم نمیکردم...فکر میکردم تا اخر سال بیکار مییونیم و زندگی خراب میشه...اما وقتی فکر کردم وضعیت موقته و برای حتی یک پادشاه هم همچین رکودهایی پیش میاد زندگیم عوض شد...حستون رو به اوضاع کنترل کنید و به هیچ وجه حسهای منفی رو جذب نکنید
پاسخ:
حتما همینطور خواهد شد. ولی روزهای بیکاری خیلی سخت و نا امیدکننده میگذره. امیدوارم خیلی زود این اتفاق مبارک رخ بده و وضعیت به کلی عوض بشه.
سلام
من اولین باره که مزاحمتون میشم !
چرا سوای کار تو داروخانه، تدریس خصوصی رو شروع نمی کنید ؟

من خیلی از دور و بریام این کار رو شروع کردن و از نتیجش راضی بودن ! یادمه 4 سال پیش یکی از اقوام برای ساعتی 100.000 تومان به معلم خصوصیش پول میداد و الان رو الله اعلم !!!!
فکر می کنم الان پایه تایم تدریس خصوصی روی 20 تومان باشه و راحت با 100 ساعت تدریس ماهانه 2 میلیون کسب درآمد کنید
حتی می تونید از همسرتونم استفاده کنید و دروس شیمی مخصوصا شیمی سال 2 و پیش دانشگاهی (البته زمان ما الان نمی دونم چجوریا شده) رو به همسرتون بسپرید !

هم زمانش دست خودتونه هم آقا بالاسر خودتونید هم بیشتر در کنار خانوادتونید و .....

پاسخ:
راستش من هم دوست دارم توی رشته ای که تحصیل کردم، فعالیت کنم و درآمد بالا داشته باشم و از اول هم به عنوان یه کار موقتی وارد کار داروخونه شدم. البته من گاه و بیگاه تدریس خصوصی هم میکنم و ساعتی تا 50 هزار تومن هم میگیرم ولی مشکل اینجاست که پیدا کردن کسانی که حاضرن این مبالغ رو بپردازن واقعا سخت شده. مخصوصا با این وضع نامناسب اقتصادی. 
خوب می تونستی به دکتر بگی بشرطی حاضری به طور موقت اونجا کار کنی، که اون هم به طور موقت درست باهات رفتار کنه.
پس اگه درست متوجه شده باشم، الان دارین دنبال کار می گردین؟
پاسخ:
مشکل اینجاست که دکتر حاضر نبود رفتارش رو حتی برای یه ساعت تغییر بده. در واقع اصلا دکتر اشکالی توی رفتارش نمیدید که بخواد اون رو اصلاح کنه. 
الان دو هفته هست که دنبال کار میگردیم!
واللا با این چیزایی که همسرتون میگن و خودتونم میگین پشیمون شدم!
میگم خودم برم  در مورد دارو بیشتر بدونم فقط واسه اطلاعات عمومی!
من مثلن هنرمندم بیکار نمیمونم، اما اینجا هنر که ارزش نداره ، خدمت به مردم هم که فقط ازت سو استفاده میکنن
اگه بریم بزنیم تو کار خرید و فروش پوشاک و کفش یه ساله میتونیم داروخونه وا کنیم !!
پاسخ:
امیدورام توی هر کاری که باشید موفق و سربلند باشید. کار توی داروخونه آینده خوبی نداره. کسانی هستند که حدود بیست سال دارن این کار رو میکنن ولی هنوز یه خونه کوچیک نتونستن بخرن و یا حتی یه ماشین که بتونن راحتتر به محل کارشون رفت و آمد کنن.
آفرین، از عزت نفس بالات خوشم اومد.
اینکه حاضر نیستی بخاطر داشتن کار، توهین و تحقیر رو تحمل کنی.
بهتر هست که به دکتر داروخونه بگی که من تا آخر این ماه، یا تاآخر خرداد بیشتر اینجا به سرکار نمی آم. اینطوری هم اون مهلت کافی برای پیدا کردن کارمند جدید داره و هم شما مهلت واسه پیدا کردن کار.
موفق باشی برادر.
پاسخ:
اتفاقا همین پیشنهاد رو دکتر داد ولی ما قبول نکردیم. چرا که در این شرایط که به هر حال میدونست ما رفتنی هستیم رفتارش بدتر هم میشد. به اعصاب خورد کردنش نمی ارزید.
ای بااابا چه آدمایی پیدا میشن
امیدوارم هرچی صلاح پیش بیاد. صبور باشید...
پاسخ:
و متاسفانه همچین آدمهایی کم هم نیستند.
۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۴ همسر نسخه پیچ
سلام دوستان عزیز و خوانندگان مطالب خاطرات نسخه پیچ
من همسر نسخه پیچم.گاهی وقتها ادم دوست داره کارفرماش یه ادم بی سواد یا کم سواد باشه اون موقع شاید انتظار یه همچین برخوردی براش بیشتر باشه.یا از لحن بیان کارفرما زیاد دلخور نباشه ولی وقتی از قشر تحصیل کرده چنین رفتاری رو مشاهده می کنه خیلی متاسف می شه .دکتر می خواست به ما بگه که اینجا کلا واس ماست می گفت اینجا خیلی ها اومدن رفتن پس چرا من شال و کلاه نکردم که برم من اپه سی تا اخلاق گند داشته باشم اگه خیلی انسانیت به خرج بدم واز شما خیلی راضی باشم(منظورش راضی بودن به حقوق کمتر از مذاکره)شاید یکیشو حذف کنم و یکیشم متعادلش کنم! 
به نطر شما کار کردن با همچین ادمی با همچین طرز تفکری حتی اگه حقوق چند برابر بده به صلاحه؟شاید این قشر ادمها نمی دونن که این موقعیتی که دارن یه نوع امتحان براشون والا روزی رسون کس دیگه ای اینها وسیلن . وشاید هم ما وسیله ای هستیم برای ازمایش اونها؟
پاسخ:
شاید ما هم روزی کارفرما بشیم و چند نفر زیر دست ما کار بکنن. امیدوارم توی اون روز ما از امتحان الهی سربلند بیرون بیاییم.  
خانومتون چی خوندن؟
خب شما به راحتی میتونید درآمد خوبی با مدرک ریاضیتون داشته باشید.
چ ادم عقب افتاده و بی فرهنگی بوده
پاسخ:
خانم من هم ارشد شیمی آلی دارند. خیلی دوست دارم توی رشته ای که تحصیل کردم، کار کنم. ولی شرایط کار واقعا خیلی مشکل شده. 
سلام . من با سرچ کردن تکنسین داروخانه اومدم این وبلاگ
شما ار حقوق و کارتون راضی هستین؟
توی نت که همش گفته به این شغل اهمیت کمی میدن و حقوقش کمه و بیمه  نداره
حالا من نمیدونم برم دوره اموزشی یا نه !

پاسخ:
سلام...من شخصا از شرایط کارم راضی نیستم. حقوقش پایین هست و کارش زیاد. البته بستگی به شرایط شما داره. اگه میتونید با رفتن به این دوره یه درآمد هرچند کم داشته باشید، بازم از بیکاری بهتره. موفق باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">