دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۲۲ ب.ظ
اولین جایی که رئیس انجمن ما رو معرفی کرده بود، یه داروخونه نزدیک چهار راه ابوریحان بود. نزدیک ظهر بود که به داروخونه رسیدم. یه نفر که به نظر میومد نسخه پیچ باشه، داشت با یکی از مشتری ها حرف میزد. منتظر موندم تا حرفشون تموم بشه. هنوز حرفشون تموم نشده بود که نسخه پیچ رو به من کرد و از من پرسید امری داشتید؟ نزدیکتر رفتم و گفتم با آقای دکتر کار دارم. نسخه پیچ گفت چند دقیقه منتظر باشید، الان تشریف میارن. اومدن دکتر حدود ده دقیقه طول کشید. تو این مدت روی صندلی نشسته بودم و قفسه ها رو نگاه میکردم. داروخونه خیلی قدیمی بود. قفسه های چوبی و کهنه، حس خوبی به آدم نمیدادند...
داروها خیلی نامرتب و بی نظم چیده شده بودند. برعکس داروخونه ما، این داروخونه پر بود از محصولات آرایش و بهداشتی. تو این چند دقیقه، حتی به نسخه هم نیومد. یه لحظه خودم رو پشت پیشخون داروخونه دیدم که داشتم پوشک و خمیر دندون به مردم میفروختم. با این که بعد از چند روز بیکاری داشتم کار پیدا میکردم، ولی اصلا حس خوبی نداشتم. به این فکر میکردم که چقدر طول میکشه تو اینجا بتونم جایگاه قبلی خودم رو پیدا کنم. اصلا از کجا معلوم که این داروخونه شرایط بهتری داشته باشه. تو همین فکرها بودم که دکتر اومد. نسخه پیچ به ما اشاره کرد و گفت که با شما کار دارند. از صندلی بلند شدم و جلوی پیشخون، ایستادم. رو به دکتر کردم و گفتم که رئیس انجمن ما رو فرستادن و گفتن که نیاز به نسخه پیچ دارید. دکتر گفت درسته، من به انجمن سپرده بودم که اگه نسخه پیچ سراغ داشتند، به ما معرفی کنن. ولی متاسفانه نفری که نیاز داشتیم رو استخدام کردیم. ظاهرا یادشون رفته بود که به انجمن بگن که دیگه نیازی به نسخه پیچ ندارن. خودش هم از این که ما رو ناامید کرده بود، ناراحت شد. اسم و شماره تلفنم رو یادداشت کرد و گفت که اگه از همکارها، به نسخه پیچ نیاز داشتن شماره شما رو بهشون میدم. ازشون تشکر کردم و به سمت داروخونه بعدی حرکت کردم.
داروخونه بعدی تو خیابون پاستور بود. در شیشه ای داروخونه رو باز کردم و وارد داروخونه شدم. سه نفر پشت پیشخون بودند و همگی افتاده بودند روی یه نسخه و سعی میکردند به کمک هم نسخه بد خط رو بخونن. آروم سلام کردم و گفتم من رو آقای فلانی از انجمن فرستاده و گفتند که نیاز به نسخه پیچ دارید. در مورد سابقه کارم پرسیدند و گفتم حدود سه سال میشه که نسخه پیچی میکنم. نسخه ای که هنوز نتونسته بودن اون رو بخونن به من دادن و ازم خواستن که بخونمش. من هم یکی یکی و بدون اینکه زور بزنم همه رو خیلی راحت خوندم. در مورد محل کار قبلی و دلیل بیرون اومدنم از اونجا پرسیدن. سوالی که هیچ وقت نتونسته بودم جواب قابل قبولی برای اون پیدا کنم. گفتم جو مناسبی برای کار نداشت و نمیتونستم ادامه بدم. مردی که هنوز نمیدونستم اونجا چی کاره است در مورد حقوق، ازم پرسید. گفتم من اونجا اینقدر میگرفتم و بیشتر از اون هم از شما نمیخوام. من هم در مورد ساعات کار پرسیدم. همون مرد جواب داد، داروخونه ما شبانه روزی هست ولی شبها من خودم همیشه هستم. شما از ساعت چهار و نیم بیاین تا آخر شب. از همین امروز هم کارتون شروع میشه. ساعت از 2 هم گذشته بود. سربع به خونه برگشتم، ناهارم رو خوردم و آماده رفتن به محل کار جدیدم شدم...
پاسخ:
کاش یه ایمیلی از خودتون مینوشتید تا اگه موردی بود خبر میدادم.
پاسخ:
این سوال رو خیلی ها میپرسن. توی کلاس هم همه این سوال رو میپرسن. عددی خاصی برای سوال شما نمیشه گفت.
پاسخ:
همکار گرامی چشم. ولی باید بگردی تا پیدا کنی.
پاسخ:
اگه جدی و با پشت کار دنبال کار بگردید حتما پیدا میکنید. فقط باید صبور باشید و
پاسخ:
سلام. شما باید حتما یه دوره تو داروخانه کار آموزی کنید بعدا معمولا اگه از کارتون راضی بودند تو همون داروخانه مشغول کار می شید. کلاسهای آموزش نسخه پیچی هم میتونه شروع خوبی براتون باشه.
پاسخ:
دوست عزیز سلام. نگفتید تو کدوم شهر هستند. اگه تبریز بودید میتونستم یه کارهایی براتون بکنم. ولی بازم بگردید. حتما پیدا میشه. ولی من اگه جای شما بودم وقتی دنبال کار هستم در مورد تسلط به فلان زبان و اینطور چیزها حرفی نمیزدم. مگر اینکه ازم بپرسند. اگه یه مدت کار کنید خودتون می فهمید که تحصیلات و اینطور توانایی ها اصلا تو داروخانه به درد نمیخوره.
پاسخ:
راستش جایی رو سراغ ندارم. باید خودتون از داروخونه های شهر خودتون پرس و جو کنید. خوب کاری کردید که از اونجا اومدید بیرون. موفق باشید.
پاسخ:
یعنی چی 300 هزار تومن. این حقوقه یا پول تو جیبی. روزی 10 هزار تومن!
پاسخ:
باید بگردید. از موسسه ای که تو مدرک گرفتید هم کمک بگیرید. انجمن داروسازان هم برید.
پاسخ:
باید همینطور بگردی. حتما داروخونه ای پیدا میشه که قبول کنه. یه سر هم به انجمن تکنسین های دارویی بزن. آقای علوی هست اونجا که میتونه کمکتون کنه. انجمن داروسازان هم برو. آقای ویثم اونجا خیلی میتونی بهتون کمک کنه. موفق باشید.
پاسخ:
کاش شهرتون رو هم میگفتید. دوستان زیادی با همچین محتواهایی برام پیام میدن ولی من نمیتونم کمکشون کنم. فقط اگه تو تبریز باشن شاید بتونم کمکی کنم. ولی در نظر دارم یه قیمت کار یابی تو وبلاگ بزنم. هر کی که نیاز به کار داره بیاد اسم و شهر و رزمه خودش رو بنویسه. داروخونه هایی هم که نیاز به نسخه پیچ دارن از بین اونها نسخه پیچ دلخواه خودشون رو انتخاب کنن.
پاسخ:
این مشکل خیلی از جوونهاست نه فقط نسخه پیچها.
پاسخ:
سلام دوست عزیز. بازه خیلی بزرگی برای درآمد نسخه پیچ ها هست. از خیلی کم یعنی حدود 500 تومن شروع میشه تا 3 میلیون هم هست. بستگی به تجربه و فاکتورهای دیگه ای داره. ولی بیشتر داروخونه همون حداقل حقوق قانون کار رو برای 8 ساعت کاری میدن. یعنی در حدود 800 تومن در ماه.
پاسخ:
سلام. راستش من تا حالا توی آزمایشگاه کار نکردم و شرایط کار توی اونجا رو نمیدونم. ولی من شخصا دل خوشی از نسخه پیچی و کار توی داروخونه ندارم و وقت گذاشتن روی این کار رو اصلا بهتون توصیه نمیکنم. کارش سخت، حقوقش کم، مشکلاتش زیاد.
پاسخ:
متاسفانه همینطور که فرمودید در بسیاری از داروخونه ها وضعیت همین هست. بیشترین ظلم ها در حق نسخه پیچ میشه. دکترها هم خوب راه دور زدن قانون رو یاد گرفتن! یا قانون خیلی ضعیفه یا اینها خیلی قوی!
پاسخ:
سلام... خوشحالم از آشناییتون. متاسفانه قشر نسخه پیچها بسیار مورد ظلم قرار گرفتند و هیچ کسی نیست که از حقوق اونها دفاع کنه. نمیدونم تو اونجایی که فرمودید چه سمتی دارید (کاش بیشر در مورد این انجمن توضیح میدادید) ولی ازتون میخوام که تا حدی که در توانتون هست به احقاق حقوق این قشر کمک کنید.
پاسخ:
سلام. خوشحالم که وبلاگ ما خوانندگان خوبی مثل شما داره.
کار در داروخونه میتونه برای شما که قراره در آینده داروخانه داشته باشید، بسیار خوب باشه و تجربیات بسیاری خوبی از این راه بتونید بدست بیارید. برای شروع به کار تو داروخونه میتونید به یکی از داروخونه ها مراجعه بفرمائید و حتما داروخونه هایی خواهند بود که مایل به همکاری خواهند بود. هرچند شاید تا یه مدتی حقوقی پرداخت نکنن. در عوض میتونید خیلی چیزها که تو هیچ کلاسی تدریس نمیشه رو همون جا یاد بگیرید که در آینده شغلی خیلی به دردتون خواهد خورد. روش دیگه ای که میتونید وارد این شغل بشید این هست که به مجتمع درمانگر مراجعه کنید و تو کلاسهای آموزشی اونها شرکت کنید و پس از اتمام دوره از اونجا شما رو به یه داروخونه معرفی میکنن. این روش هم هزینه داره و هم چیزهایی تو اون تدریس میشه که برای شما که خودتون داروساز هستید خیلی مسخره و ساده خواهد بود. به نظر من روش اول شاید کمی سختر باشه ولی بهتر خواهد بود.
پاسخ:
سلام. ممنون دوست عزیز. متاسفانه وضعیت کار تو همه جای کشور همین طور است. بیکاری بیداد میکنه. امیدوارم موفق باشید.
پاسخ:
ممنون. ساعت کاری اینجا در همون حد هست. اونجا از ساعت 3 بعد از ظهر بودم تا 11 شب. اینجا از 4.5 میرم تا 12.5. یعنی همون 8 ساعت. به نظر من اینطوری خیلی بهتره و آدم بیشتر میتونه به کارهاش برسه. بعد از ناهار میشه یه چرتی هم زد.
پاسخ:
ممنونم دوست عزیز. کاش فقط خمیر دندون و پوشک باشه. یه چیزهایی هست که تا حالا اسمش رو هم نشنیده بودم. شیر دوش! انگشتانه! چسب دندون! شورت آموزشی! هر کدوم برای خودش داستانی داره. تنوع اتفاقات اینجا خیلی بیشتر از داروخونه قبلی هست. همین محصولات بهداشتی باعث به وجود اومدن موقعیت های خیلی جالبی میشه که امکان رخ دادنش تو داروخونه قبلی نبود.
پاسخ:
ممنونم دوست عزیز. از اینکه تو روزهای سخت بیکاری در کنار من بودید کمال تشکر رو دارم. امیدوارم همیشه موفق و سرزنده باشید.
پاسخ:
از اینکه اینقدر به من لطف دارید ممنونم. با توکل به خدا همه مشکلات حل شدنی هستند. فقط باید کمی صبور بود.
سلام و خسته نباشید بر شما همیار بزرگوار
بنده ۶ ماه در یک داروخانه برای کارورزی مشعول شدم چون نسخه کم داشتند گفتند بایدبه داروخانه دیگر بری که بیشتر نسخه داشته باشد .
حدود ۶ ماه در شهر تبریز دنبال داروخانه برایکارورزی هستم متاسفانه موفق نشدم لطفا اگه مقدور هست یاریم کنید .با تشکر