خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

انسولین

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۳۸ ب.ظ
امروز تازه داروخونه رو باز کرده بودیم که یه مرد با قیافه عصبانی وارد داروخونه شد. در حالی که دفترچه تامین اجتماعیش دستش بود گفت که دو ماه پیش از اینجا 5تا انسولین نوورپید خریده که با دفترچه شده صد و چند هزار تومن، در حالی که امروز از یه داروخونه دیگه 10 از همونها گرفته شده 35تومن...

دفترچه رو ازش خواستم تا بررسی کنم ببینم جریان چی بوده. راست میگفت، نسخه مرداد ماه بود که مهر داروخونه ما روش بود و قیمتش شده بود 103هزار تومن. یه نسخه هم مال امروز بود که 10تا انسولین گرفته بود، شده بود 35هزار تومن. ماجرا برای خودم هم جالب شد و توی کامپیوتر نسخه رو سرچ کردم تا ببینم چرا باید اینطوری بشه. نسخه رو از تو نرم‌افراز پیدا کردم و فهمیدم که جریان از چه قرار بوده.
نسخه مربوط به زمانی میشد که قرار شد داروها به جای ارز مرجه با ارز مبادله‌ای وارد بشن. همون موقع بود یه دفعه قیمت داروهای خارجی حدود دو برابر گرون شد. مثلا قیمت همین انسولین نوورپید از 15200تومن یه دفعه رسید به 34000تومن. اما قبول کردن قیمتهای جدید برای بیمه‌ها سخت بود و یکی دو ماهی طول کشید تا بیمه‌ها تعهدات خودشون رو با قیمتهای جدید هماهنگ کردند. این نسخه هم مربوط به همون دوران گذار بود و قیمتی که ما محاسبه کرده بودیم کاملا درست بود. چرا که مجبور بودیم 94هزار تومن مابه التفاوت قیمت دارو و قیمت مورد قبول بیمه رو از خود بیمار دریافت کنیم. قیمتی هم که اون داروخونه برای 10 تا انسولین زده بود، با توجه به تعهدات جدید بیمه‌ها کاملا درست بود. موضوع رو به بیمار توضیح دادم و گفتم که هیچ اشتباهی رخ نداده و قیمت هر دو نسخه کاملا درسته. مرده که هنوز عصبانیتش نخوابیده بود، زیاد متوجه حرفهای من نشد و بعد از اینکه چند بار موضوع رو براش توضیح دادم بالاخره نصفه نیمه حرفام رو قبول کرد، ولی باز هم ناراضی از داروخونه بیرون رفت.

بعضی از مواقع هست که ما آدمها، پیش داوری‌ میکنیم و بدون اینکه بدونیم، دیگران رو مورد اتهام قرار میدیم. در صورتی که تنها عامل به وجود اومدن این سوی تفاهم‌ها کم بودن اطلاعات ماست. چقدر خوبه که هر وقت، در مورد هر کسی، سوی تفاهمی برامون پیش اومد، اول از همه به خودش مراجعه کنیم و بدون اینکه اتهامی بهش وارد کنیم، ازش بخواهیم که ما رو در اون مورد روشن کنه.

نظرات  (۸)

اقا برعکس به نظر من اخر وبلاگ نتیجه گیری اخلاقی هم بنویسید خیلی خوبه

اینجوری میشه طرز فکر نویسنده رو فهمید

ولی کلا این مسایل نوسانات بازار دارو واسه اکثریت سنگینه چه درکش چه پرداختش

پاسخ:
چشم. سعی میکنم بعد از این بیشتر در مورد نتیجه گیری اخلاقی داستانها بنویسم.

ممنون از نظرات ارزنده شما.
آره دقیقا الانم ما این مشکل رو با VENOFER و Ferrovin داریم که 18000 تومن اختلاف قیمت داره و هنوز بیمه تحت پوشش قرار نداده و همه میان میگن چرا گرون شده  ما قبلا ارزونتر می گرفتیم
پاسخ:
متاسفانه همیشه بیمه‌های ما یه قدم ( و بعضی از مواقع چند قدم) از قیمت شرکت‌ها عقب هستند. اول دارو گرون میشه و مدت‌ها بعد بیمه قیمت‌ها رو اصلاح میکنه. تازه اگه بکنه.
سلام وبلاگت خیلی خوب بود
پاسخ:
ممنون. شما هم وبلاگ قشنگی دارید.
از این ابتکار شما لذت بردم
پاسخ:
ممنون که نظر دادید. بازم به ما سر بزنید دوست عزیز.
۲۷ آبان ۹۲ ، ۱۴:۴۷ خداوردیان

دوست عزیز مطالب زیبای شما را خواندم ،

بسیار بسیار لذت بردم و خوشحالم که در کشورم همچین انسانهایی مثل شما با این همه علم و شعور آگاهی و احترام به هم نوع هستند تنها کاری که می تونم بکنم اینه که بگم :

خداوندا علمش را به کار ،کارش را به نان و نانش را عشق کن

پاسخ:
سلام دوست عزیز...خوشحالم که از نوشته‌ها و مطالب وبلاگم خوشتون اومده.
هرچند که دوست داشتم در جایی به مردم خدمت کنم که در اون مورد تحصیل کردم ولی حالا که خدا صلاح دونسته اینطوری به خلق خدا خدمت کنم سعی میکنم نهایت سعی خودم رو برای خدمت بهتر بکنم.

امیدوارم دعاهاتون مورد قبول حق قرار بگیره.
یا حق...
یه پیشنهاد:
به نظرم بهتره آخر ماجراها نتیجه اخلاقی نگیرید. اغلب وبلاگی ها تحصیلات بالایی دارند و خودشون سریع مطلب رو مب گبرند برای همین شاید این بخش نتیجه گیری آخر موضوع جذابیت کلامتون رو کم کنه. اط زرف دیگه کسی که وبلاگ می خونه گاهی فقط میاد که به روزمره دوستاش سر بزنه، یعنی کمتر کسی از وبلاگ به عنوان منبع اخلاقی استفاده می کنه.
به هر حال موفق باشید
پاسخ:
ممنون از نظر خوبتون.
البته با قسمت آخر نظرتون موافق نیستم. وبلاگها کارایی‌های متفاوتی دارند و سر زدن به دوستان فقط یکی از اینها میتونه باشه. وبلاگها میتونن در مورد موضوعات خیلی جدی هم باشن. من هم تو وبلاگم خواستم در ضمن مطالب سرگرم کننده موضوعاتی مفید مطرح کنم و هیچوقت نخواستم اینجا به انتشار مطالب پوچ و مضحک بپردازم.
به هر حال ممنون که نظر دادید و حتما مد نظر قرار میدم.
امیدوارم دوستان دیگه هم این مورد نظرشون رو بگن.

سلام داستانهای اموزنده ای داری خوشحال میشم تبادل لینک کنیم
پاسخ:
ممنون از لطفتون... شما هم وبلاگ بسیار مفیدی دارید.
یا حق.

سلام

"سالروز ازدواج اسمانی حضرت علی و زهرا (س) مبارک باد"

ممنون

پاسخ:
سلام.
امیدوارم همه ما از همه ابعاد این ازدواج درس بگیریم. که این درسها میتونه نسخه‌ای برای همه دردهای روزگار ما باشه.
ممنون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">