خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سود داروخانه» ثبت شده است

چند روز پیش روز بزرگداشت زکریای رازی و یا به عبارتی روز داروساز بود. ما هم توی داروخونه یه مراسم کوچیک به مناسبت این روز برگزار کردیم. یکی از پرسنل داروخونه یه جعبه شیرینی گرفته بود که دور هم خوردیم و این روز رو به دکتر تبریک گفتیم. یکی از خانم‌ها هم برای دکتر کادو گرفته بود. در حالی که داشتم شیرینی می‌خوردم به این نکته فکر می‌کردم که این روز واقعا روز چه کسی هست؟ کسانی که تو دانشگاه رشته داروسازی خوندن؟ کسانی که داروها رو از شرکت‌های پخش میخرن و با 20 یا 30 درصد سود به مریض‌ها می‌فروشن؟ کسانی که دستورهایی که پزشک‌ها تو نسخه نوشتن رو با خطی خواناتر روی جعبه داروها منتقل می‌کنن؟ ولی نه. هیچکدوم از اینها نمی‌تونن یه داروساز واقعی باشند. داروساز اون کسی هست که شب و روز زحمت می‌کشه، آزمایش می‌کنه، تحقیق می‌کنه، مطالعه می‌کنه تا بتونه دارویی بسازه که یکی از دردهای ما رو تسکین بده...



۹ نظر ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۲۳

تو هر شغلی موضوعی به نام خرید قبلی وجود داره. شاید شما هم موقع خرید از جایی فروشنده به شما گفته باشه که این جنسمون خرید قبلی هست  که به این قیمت میدیم اگه الان بیاد فلان قیمت هست. دو رویکرد مختلف هم نسبت به این موضوع وجود داره. بعضی از اصناف به محض اومدن جنس جدید، جنس‌های قدیمی رو که ارزونتر خریداری شده رو به همون قیمت جنس‌های جدید می‌فروشند. ولی بعضی از فروشندگان با انصاف هم هستند که هر جنسی رو به همون قیمتی که از قبل بوده به مشتری تحویل میدن.

توی داروخانه این مسئله مشهودتر هست. چرا که ممکنه قیمت یه دارویی در یک زمان کوتاه چند برابر بشه و این یعنی یه سود کلان برای داروخانه. متاسفانه شرکت‌های پخش هم با داروسازها در این مورد همکاری می کنند و قبل از گرون شدن یه داروی خاص به داروخانه‌ها خبر میدن و اونها هم از خدا خواسته یه خرید تپل میکنند. اینطوری یه پورسانت تپل هم گیر ویزیتور شرکت پخش میاد. یعنی یه معامله برد -برد...

۷ نظر ۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۶