آتیش زدم به مالم
یکی از مشکلاتی که همه داروخونه ها با اون مواجه هستند، معضلی به نام داروهای تاریخ نزدیک هست. داروهایی که تاریخ انقضای اونها در حال رسیدن هست و امیدی به فروخته شدن اونها نیست. برای مقابله با این مشکل داروخونه ها روشهای مختلفی دارند. اولین راه حل این مشکل، مرجوع کردن دارو به شرکت پخش هست. بعضی از شرکتها هر چند به سختی و در صورتی که تاریخ دارو زیاد هم نزدیک نباشه، این کار رو قبول میکنن ولی در اکثر موارد شرکتها زیر بار مرجوع کردن داروها نمیرن و به قول معروف میگن کالای فروخته شده پس گرفته نمیشود، حتی شما داروخونه عزیز! راه دیگه ای که برای نجات این داروها وجود داره، معاوضه است. داروخونه ها داروهای تاریخ نزدیک خودشون رو به همکارانی که مصرف بیشتری دارند، میدن تا داروها قبل از اینکه تاریخ انقضاشون برسه، فروخته بشه و در عوض داروهای تاریخ نزدیک دیگه ای که خودشون مصرف بیشتری دارن از اون داروخونه میگیرن و میفروشن. اما اگه داروی تاریخ نزدیک طوری باشه که بشه اون رو دستی فروخت، با همت مضاعف میشه اون رو از تاریخ گذشته شدن نجات داد. مثل کاری که ما تو داروخونمون انجام میدیم...
حدود یه هفته پیش بود که از اون گوشه انبار، چند صد قوطی استامینوفن کدئین پیدا کردیم که از تاریخ مصرفشون فقط دو ماه مونده بود. حالا اینکه اشتباه چه کسی باعث شده بود که اینهمه داروی تاریخ نزدیک، تو گوشه انبار خاک بخوره، معلوم نشد ولی به هر حال باید فکری برای اینهمه دارو میشد. مسلما شرکت پخش، عودت اینهمه دارو رو که چند سال پیش خریداری شده بود رو قبول نمیکرد. تنها راه نجات داروها، فروش دستی بود. خیلی از داروخونه ها استامینوفن کدئین رو بدون نسخه میفروشن. ولی ما هیچوقت اینکار رو نمیکردیم و هر کسی که استامینوفت کدئین میخواست بهش توصیه میکردیم که استامینوفن 500 ببره که هم قویتر هست و هم بی ضرر.
همسر خانم دکتر، که امور مالی داروخونه رو برعهده داره، خیلی عصبانی شده بود. یه دفعه رو به نسخه پیچها کرد و گفت که هر کی از این به بعد استامینوفن کدئین خواست، بهش بدید. اصلا اگه استامینوفن ساده هم خواست، بگید کدئینه بهتره! بعد از من پرسید که هر ورق کدئین چنده؟ من هم گفتم که تازگی ها شده 650 تومن. آقای دکتر رو به خانمش کرد و گفت: به جای 500 تومن پول خرد هم استا کدئین بدید بره!
توی دلم خدا رو شکر کردم که از انبار، کلونازپام و لورازپام تاریخ نزدیک پیدا نکردیم، که مردم بیچاره میشدن!