ملکه انگلیس
توی ساختمون ما یه متخصص پوست هست که کارش خیلی درسته و هر روز کلی مریض داره. مریضهای این دکتر از اقشار مختلفی هستند ولی بیشتر مریضهاش رو اقشار مرفه تشکیل میدن. با توجه به اینکه توی هر نسخهای، چند تا کرم و شامپو و ضد آفتاب خارجی هم مینویسه، معمولا قیمت نسخههاش صد تومن به بالا میشه و بعضیها هستند که توان پرداخت اون رو ندارند...
امروز یه خانم جوون حدود 20 ساله وارد داروخونه شد. از ظاهرش مشخص بود که دانشجو هست و اهل تبریز نیست. دکتر براش چند تا کرم و شامپو خارجی و یه ضد آفتاب نوشته بود. از نسخهای که دکتر براش نوشته بود مشخص بود که مشکلش زیاد جدی نیست و هیمنطوری تفریحی اومده بود دکتر. طبق روال معمول نسخه رو جمع کردیم و قیمتش رو زدیم. دکتر هم دستورهاش رو نوشت و خانم رو صدا کرد و قیمت نسخه رو بهش گفت. خانم همینکه قیمت نسخه رو شنید، گفت: "چی! مگه برای ملکه انگلیس نسخه نوشته که شده 170هزار تومن." دکتر براش توضیح داد که چون داروهاتون خارجیه، کمی گرون هستند و قیمت تک تک داروها رو بهش گفت. خانم کاربرد کرمها و بقیه داروها پرسید و دکتر براش توضیح داد که این برای جوش هست، اون یکی برای چروک هست، این هم که لایه برداره و ...
همونطور که دکتر کاربرد داروها رو براش توضیح میداد خانم میگفت اینو نمیخوام، اونو لازم ندارم و خلاصه یکی یکی همه داروهاشو پس داد. فقط یه داروی ترکیبی داشت که اونو برد. اونم چون مخصوص اون درسته کرده بودیم و نمیشد پس گرفت. به قول دکتر شد داستان شیر بی یال و دم.
خوب مینویسی آفرین