داروخانه از جمله مکانهایی هست که هر کسی ممکنه راهش به اونجا میوفته. از بازاری و کارگر و میوهفروش گرفته تا معلم و بازیگر و فوتبالیست. امروز داروخونه ما، میزبان یکی از افتخارات کشورمون بود.
داروخانه از جمله مکانهایی هست که هر کسی ممکنه راهش به اونجا میوفته. از بازاری و کارگر و میوهفروش گرفته تا معلم و بازیگر و فوتبالیست. امروز داروخونه ما، میزبان یکی از افتخارات کشورمون بود.
چند روز پیش یه خانم وارد داروخونه شد و وقتی که نسخهاش رو تحویل پذیرش میداد قیمت نسخه رو پرسید. قیمت نسخه خیلی زیاد شد و خانم گفت که در اون حد پول همراهش نیست. بهش گفتیم که یکی از داروهاش گرونه و میتونه به جای اون مشابه ایرانی دارو رو ببره. خانم قبول کرد و دوباره قیمت نسخه رو محاسبه کردیم که شد حدود 50هزار تومن. ولی خانم گفت که فقط 10هزار تومن همراهش هست ولی مقداری هم دارو داره که میخواد اونا رو تعویض کنه. ما معمولا دارو برنمیداریم ولی ناچارا برای اینکه کار خانم راه بیوفته قبول کردیم...
امروز یه نفر وارد داروخونه شد و با لحنی عصبانی از من پرسید که این سونوگرافیها اتحادیهای چیزی ندارند؟ من که کنجکاو شده بودم پرسیدم برای چی میخوای؟ گفت دیروز یه سونوگرافی از ما 50 تومن پول گرفته و یه سونوگرافی انجام داده، حالا امروز سونوگرافی طبقه بالا، بابت همون سونوگرافی 22 تومن پول گرفته. دکتر که حرفهای مرد رو میشنید گفت حالا شاید قیمت همون 50 تومن باشه و اینها کمتر گرفتن یا شاید اشتباهی شده باشه، بهتره از خودشون بپرسید. مرده گفت آخه زنگ زدم اون جای دیروزیه گفت همینیه که هست، دوست نداری نیا اینجا...
امروز یه خانومی اومد داروخونه و در حالی که نسخهاش رو میداد گفت اگه زیاد طول میکشه نمیخوام چون آژانس دم در کلینیک وایساده. بهش گفتیم حدود 10 دقیقه طول میکشه و قبول کرد. قیمت نسخه رو من خودم زدم و خوشبختانه تائید لازم نداشت. حدود 2 دقیقه بعد خانم گفت که پس نسخه من چی شد اصلا نمیخوام بده نسخه رو برم از جای دیگه بگیرم. نسخه رو دادیم بهش. هنوز از داروخونه خارج نشده بود که برگشت و با لحنی معترضانه گفت که چرا نسخه رو قلم خورد کردید؟ بهش گفتیم که قلم خورد نشده، بلکه قیمت زده شده و هیچ مشکلی نداره و میتونید از هر داروخونهای داروهاتون رو تهیه کنید...