از قدیما رسم بوده که هر کسی که جایی میره مسافرت، برای دوستان و آشنایان سوغاتی میاره و اینطوری نشون میده که در مدتی که از دوستان و آشنایان دور بوده، اونها فراموش نکرده. هر شهری هم سوغاتی مخصوص خودش رو داره. مثلا از مشهد، زعفرون و نبات میارن یا سوغاتی قم که سوهان هست. سوغات تبریز هم که آجیل و شیرینی و از این طور چیزهاست. اما برای مسافرهای باکوئی که صبح تا غروب از این دکتر به اون دکتر میرن و دارو میخرن، بهترین سوغات، همون دارو میتونه باشه...
توی ساختمون ما یه متخصص پوست هست که کارش خیلی درسته و هر روز کلی مریض داره. مریضهای این دکتر از اقشار مختلفی هستند ولی بیشتر مریضهاش رو اقشار مرفه تشکیل میدن. با توجه به اینکه توی هر نسخهای، چند تا کرم و شامپو و ضد آفتاب خارجی هم مینویسه، معمولا قیمت نسخههاش صد تومن به بالا میشه و بعضیها هستند که توان پرداخت اون رو ندارند...
توی هر دفترچه بیمهای اطلاعات مختلفی در مورد شخص بیمه شده نوشته میشه. اطلاعاتی از قبیل نام، نام خانوادگی، نام پدر، تاریخ تولد، تاریخ اعتبار، محل اشتغال، شماره بیمه، نوع بیمه و خیلی از اطلاعات باربط و بی ربط دیگه. ولی جالبترین این اطلاعات، نسبت صاحب دفترچه با بیمه شده اصلی هست...
یکی از مشکلاتی که پذیرش داروخونه ما داره، تشخیص هویت نسخههای آزاد هست. البته پزشکان محترم، معمولا خیلی خوش خط اسم بیماران رو تو نسخهها مینویسند و از بی سوادی ماست که اسم مریضها رو نمیتونیم بخونیم و مجبوریم موقع پذیرش، اسمشون رو بپرسیم و روی نسخه بنویسیم...