خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

داشتم فاکتور داروها رو تو نرم‌افزارمون وارد میکردم که متوجه چیز عجیبی شدم. قیمت سوی منوپوز نسبت به قیمت قبلیش کاهش پیدا کرده بود. اونم نه یه کاهش جزئی، بلکه حدود یک سوم قیمت قبلی. با خودم گفتم حتما کاسه‌ای زیر نیم کاسه است.

۶ نظر ۰۳ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۴۰

دیروز یه نسخه‌ی بد خط داشتیم که هیچکی نتونست ازش سر دربیاره. پزشکی که نسخه رو نوشته از پزشک‌های ساختمون ما نبود و به همین خاطر با خطش آشنا نبودیم. معلوم بود نسخه رو چند تا داروخونه دیگه هم برده بودن ولی اونها هم نتونسته بودن نسخه رو بخونن...


۱۱ نظر ۰۹ دی ۹۲ ، ۲۰:۲۶

چند روزی هست که وارد کردن شماره همراه بیمه شده توی سایت تامین اجتماعی اجباری شده. یعنی مجبوریم از همه نسخه‌هایی که نیاز به تائید اینترنتی دارن، شماره همراه بگیریم. این شماره گرفتن‌ها هم برای خودش داستانی شده‌...

۳ نظر ۰۱ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۱

یکی از تکنولوژی‌های تقریبا جدیدی که به تازگی در کشور ما هم رواج زیادی پیدا کرده، استفاده از دستگاه‌هایP.O.S یا همون کارتخوان‌هاست. با استفاده از این دستگاه‌ها میشه بدون نیاز به حمل پول نقد به سادگی از فروشگاه‌ها خرید کرد. این دستگاه‌ها مزایای زیادی دارند. مثلا با استفاده از این دستگاه‌ها دیگه نیازی به پول خرد نیست. به علاوه از نظر امنیتی هم داشتن کارت اعتباری به جای پول نقد خیلی بهتره. از نظر بهداشتی هم استفاده از کارت‌های اعتباری میتونه خیلی خوب باشه. چرا که اسکناس میتونه یکی از راه‌های انتقال بیماری‌ها باشه. اندر مزایای کارتخوان خیلی میشه نوشت ولی مشکل اینجاست تکنولوژی‌های وارداتی در ایران هیچوقت کارکرد مناسبی نداشته. چون نه زیرساخت‌های مورد نیاز برای اون تکنولوژی رو داریم و نه فرهنگ استفاده از اون رو یاد گرفتیم...

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۶:۳۰

وقتی از اینترنت دارم تائید نسخه رو میگیرم باید کل اطلاعات نسخه رو یکی یکی وارد سایت کنم. بعد از اینکه اطلاعات شخصی بیمه شده رو وارد کردم تازه نوبت به وارد کردن اطلاعات نسخه میرسه. تو این قسمت باید داروها و دستور مصرف اونها رو وارد سایت کنم. وارد کردن دستور داروها تو سایت هم مشکلات خاص خودش رو داره ...

۲ نظر ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۶:۴۱
امروز یه آقایی اومد داروخونه و گفت یه سرنگ میخواستم. گفتم چند سی‌سی باشه. گفت مهم نیست هر چی بزرگتر باشه بهتره. صبحها ماشین استارت نمیزنه میخوام بهش آمپول بزنم!
۱ نظر ۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۵:۱۹
این روزها همه چی اینترنتی شده. میخوای جایی ثبت نام کنی، اینترنتیه. میخوای چیزی بخری اینترنتیه. میخوای ماشینت رو بیمه کنی، اینترنتیه. میخوای نامه بفرستی اینترنتیه. میخوای هتل رزرو کنی اینترنتیه. خلاصه همه چی اینترنتیه. استفاده از اینترنت باعث شده کارها خیلی راحتتر بشه و بدون اینکه  نیاز باشه از خونه یا از محل کار خارج بشیم، خیلی از کارها رو میتونیم از پشت کامپیوتر انجام بدیم. با این حال عدم وجود زیرساختهای کافی باعث شده گاهی اوقات اینترنت به جای حل مشکلات مردم، خودش مشکل ساز بشه.
داروخونه‌ی ما هم مثل خیلی از داروخونه‌های دیگه از این قاعده مستثنی نیست و برای گرفتن تائید نسخه‌ها از اینترنت استفاده میکنیم. البته اینترنتی که یه خط در میون قطع میشه...
۰ نظر ۱۲ آذر ۹۲ ، ۲۱:۰۷
ملت ما کلا عادت دارن از هر جایی که خرید می‌کنند تخفیف بگیرند. فروشندگان ما هم که این موضوع رو خوب میدونند، از اول قیمت کالاشون رو بیشتر از قیمت واقعی میگن که بعدا که تخفیف دادند سودشون رو ببرند. اینطوری هم مشتری راضی و شنگول میشه که کلی تخفیف گرفته و هم فروشنده راضیه که کلی سود برده. ولی این مسئله تو داروخونه صادق نیست...

۲ نظر ۱۱ آذر ۹۲ ، ۱۶:۱۲
یه آقای سالخورده، عصا به دست وارد داروخونه شد و رو به پذیرش داروخونه گفت: "یه قوطی قرص فشار میخوام". پذیرش ازش پرسید که اسم دارو رو نمیدونید؟ پیرمرده گفت: اسمش رو نمیدونم ولی رنگ قوطی قهوه‌ای بود. فکر کردیم اون کدوم قرص فشار هست که قوطی قهوه‌ای هم داره...
۲ نظر ۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۶:۱۱

توی نسخه نوشته بود آمپول سفتریاکسون، یک عدد. بعد زیرش هم نوشته بود هر 12 ساعت عضلانی! 

۲ نظر ۰۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۶