اول از همه چیز بابت تاخیر سه هفته ای در نوشتن پست جدید از همه خوانندگان دایمی وبلاگ معذرت میخوام. خیلی گرفتار بودم. توی پست آخر براتون نوشته بودم که قرار شد به همراه همسرم توی یه داروخونه جدید مشغول کار بشیم. کار کردن همسرم در کنار من علاوه بر اینکه حقوقمون دو برابر میشد مزایای دیگه ای هم داشت. اول اینکه همسرم مشکل رفت و آمد نداشت و باهم به داروخونه میرفتیم و برمیگشتیم و همچنین حضور من در کنار همسرم محیط بهتری رو برای کار میتونست براش فراهم کنه و راحتتر میتونست کار کنه. ولی از همه مهمتر این بود که در حین کار کنار هم بودیم و ساعات کاری برامون سخت نمیگذشت. تنها مشکل مسئله نگهداری از دخترم توی ساعات کار داروخونه بود. که با هماهنگی هایی که انجام شد قرار شد که این مسئولیت سنگین رو به مادر همسرم بسپاریم. به هر حال با سبک و سنگین کردن معایب و مزایای این داروخونه تصمیم گرفتیم که پیشنهاد آقای دکتر رو قبول کنیم. ولی مسئله به این سادگی هم نبود...