قدم نو رسیده مبارک
برای همه ما زمانهایی هست که دوست داریم پیش عزیزانمون باشیم. روزهایی مثل تولد، سالگرد ازدواج، روز مادر، روز پدر، شب یلدا و ...
ولی شغلهایی هست که همچین اجازهای رو ما نمیدن. یکی از این شغلها، کار تو داروخونه هست که تعطیلی بردار نیست. در این مدت که تو داروخونه کار کردم، خیلی از روزها و شبهایی که بیشتر مردم در کنار خانواده خودشون هستند، ما تو داروخونه مشغول کار بودیم و تو این مدت، کم کم به این سبک زندگی عادت کردیم. همین چند هفته پیش بود که تو داروخونه برای یکی از همکاران تولد گرفتیم و خیلی خوش گذشت. یا همین چند شب پیش که شب میلاد امام علی بود و یکی از همکاران شیرینی گرفته بود و همه در کنار هم نوش جان کردیم. ولی امروز برای یکی از همکاران شرایطی پیش اومده بود که هیچ جور نمیتونست تو داروخونه دوام بیاره...
مدتی هست که یکی از نسخهپیچها منتظر به دنیا اومدن دخترش هست. تو داروخونه بودیم که بهش زنگ زدن و گفتند که درد خانمش شروع شده و موقع زایمانش رسیده. خواهرش اونو به بیمارستان رسونده بود ولی ظاهرا برای عمل جراحی نیاز به امضا همسر بود. خوشبختانه بیمارستانی که رفته بودند نزدیک داروخونه ما بود. نسخه پیچ از دکتر اجازه گرفت و به بیمارستان رفت تا رضایت نامه عمل سزارین رو امضا کنه. حدود نیم ساعت کشید که برگرده ولی از ظاهرش مشخص بود که دل تو دلش نیست. مرتب به بیمارستان و خواهرش زنگ میزد که چه خبر؟ چی شد؟ ولی ظاهرا هنوز خانمش از اتاق عمل بیرون نیومده بود. یه ساعت بعد وسط دادن یکی از نسخهها بود که تلفن همراهش زنگ خورد و خبر خوش رو بهش دادند. بچه و مادر هر دو صحیح و سلامت بودند. میخواست از شکل و قیافه دخترش بپرسه ولی نسخه نیمه کاره مونده بود و باید جمع میشد. مریضها منتظر بودند که داروهاشون رو بگیرند. گوشی رو قطع کرد و بقیه نسخه رو داد. دل تو دلش نبود که کی ساعت کاری داروخونه تموم میشه و میتونه پیش خانوادش باشه. حدود ساعت 9 شب بود که داروخونه کمی آروم شده بود و دکتر بهش گفت که شما میتونید برید. شاید این بهترین جملهای بود که اون لحظه انتظارش رو میکشید.
اقای نویسنده حین خوندن مطلب به جواب جالبی که شما گویا در پاسخ به خانومی دادید برخوردم و به نظرم جوابتون تا حدود زیادی عجیب و بی تعارف یه کم منظوردار به نظر رسید
من ساکن اصفهانم و مدتی هست که وارد این شغل شدم اولا نوشتید کلاسهای مرتبط با نسخه پیچی بی ربطه و مطالبی که اموزش میدند به درد نمیخوره ،که جای تعجب داره !!! اینجا انجمن داروسازان مجری برگزاری کلاسه و اکثر افرادی که توی این دوره قبول میشند (نه افرادی که شرکت میکنند) به طور حتم به وسیله خود انجمن داروسازان مشغول به کار میشند
از اون گذشته مورد عجیبی که شما درموردش گفته بودید که از نسخه پیچ زن استفاده نمیکنند !!!
خوب به عنوان مثال امروز خانومی به داروخانه مراجعه میکنه و داروی خاص یا وسیله خاصی که مرتبط به خانم ها هست رو خریداری میکنه ، کدام یک از شما میخواد برای این خانم شیوه استفاده رو توضیح بده ؟؟؟ ما اینجا طبق قانون حفظ شیونات بیمار یا مراجعه کننده به طور حتم حداقل یک نسخه پیچ زن توی هر شیفت برای این جور مواقع داریم و معمولا خانم هاهم ترجیح میدند از داروخانه هایی که نسخه پیچ زن ندارند اصلا این جور اقلام رو خریداری نکنند
یه نکته عجیب تر اینکه گفتید اصلا شیفت ندارید، خوب دوست عزیز مسوول داروخانه باید پول اضافی داشته باشه یا شاید هم شما وقت اضافی دارید وقتی مثلا شیفت صبح خلوت تره و شیفت عصر شلوغتر خوب تو شیفت عصر 20 نفر کار میکنند و بسته به ساعت هم پول میگیرند و تو شیفت صبح 5 نفر فقط کار میکنند ،اونوقت شیفت صبح همه بیکار میمونند که (خوب البته شاید هم به خاطر همین مسیله است که تو داروخانه تولد و عروسی و جشنهای ملی مذهبی.... میگیرید ،وگرنه ما اینجا وقت نداریم غیر از سلام چیز دیگه ای به هم بگیم ) در مورد مسیله حقوق هم که هر کس بسته به مسوولیتش و ساعت کارش حقوق بیشتر یا کمتر میگیره و ربطی به جنسیتش نداره
خوب البته شاید این مربوط به شهری باشه که شما توش کار میکنید
ولی من هنوز تو کف این موندم که چطور نسخه پیچ زن ندارید !!! بیچاره بیماران زن