خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

    دکترها معمولا بدخط هستند. این یه قانون کلی هست. دکترهای خوش خط بسیار اندک و انگشت شمار هستند. دکترها برای بدخط بودنشون دلایلی مختلفی دارن. یکی از اون دلایل سرعت و در واقع عجله در نوشتن نسخه هست. دلیل دیگه‌ای هم که بعضی از پزشکان عنوان می‌کنند این هست که دوست ندارن مریض خودش بتونه نسخه‌ی خودش رو بخونه. دلایل مختلفی هم برای این کارشون دارند. ولی یکی از دکترها تو تبریز هست که دلیل جالبتری برای بدخط نوشتن داره.

۱۸ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۱۲

  داشتم قیمت میزدم که متوجه شدم دکتر تو اتاقش با یه خانم و آقایی حرف میزنه. گوش‌هام رو که تیز کردم متوجه شدم که قراره به زودی یه نفر به جمع داروخونه اضافه بشه. پسر جوانی که ظاهرا دانشجو بود به همراه خواهرش که پزشک عمومی بود داشتن با دکتر حرف میزدن. پسره از ساعات کاری و روزهایی که باید تو داروخونه باشه میپرسید. ظاهرا بعضی روزها کلاس داشت و نمیتونست بیاد. خواهرش داشت ازش تعریف میکرد و سفارش میکرد که هواشو داشته باشین و نسخه پیچی رو بهش یاد بدید. به داداشش هم سفارش می‌کرد که حواسش رو خوب جمع کنه و سعی کنه تو مدت کمی نسخه‌پیچی رو  خوب یاد بگیره. دکتر هم داشت بهشون شرایط رو یاد آوری می‌کرد و میگفت که تا یک ماه باید آزمایشی ( و البته بدون حقوق) کار کنی تا ببینیم چی میشه. بعد پسره پرسید که از کی باید شروع کنم و دکتر گفت که از همین الان میتونی شروع کنی. پسره با اینکه که انتظارش رو نداشت، ولی رفت و از ماشین، وسایلش رو آورد و با اشتیاق تمام وارد داروخونه شد...

۵ نظر ۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۳۳

مدتی هست که شربت لیسکانتین کمیاب شده. یکی دو ماهی هست که ما هم این شربت رو تموم کردیم و نسخه‌هامون رو جواب می‌کنیم. امروز بالاخره بعد از مدت‌ها 6 تا شربت لیسکانتین تو دو تا فاکتور جدا بهمون دادن. پنج تا از این شربت‌ها تو یه فاکتور به قیمت 37هزار تومن و یکی از اونها هم توی یه فاکتور دیگه بود به قیمت 72هزار تومن! شربت‌ها عین هم بودند. یه شکل، به همون اسم و از یک برند...

۷ نظر ۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۱۷

   توی فیلم‌ها و داستان‌های علمی-تخیلی حتما درباره "ماشین زمان" شنیدید. ماشینی که ما رو به زمان گذشته یا آینده می‌بره. البته تا امروز کسی نتونسته چنین ماشینی رو بسازه ولی مسئولین سایت خدمات درمانی این امکان رو امروز برای ما فراهم کردند.

۳ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۱۵

  بعضی از پزشکان هستند که مریض رو برای انجام آزمایش به آزمایشگاه خاصی معرفی می‌کنند. بعضی‌ها هم انتخاب آزمایشگاه رو به مریض موکول می‌کنند و براشون فرقی نمی‌کنه که مریض تو کدوم آزمایشگاه، آزمایش بده. اینکه بعضی از پزشکان محترم تاکید دارند که حتما آزمایش توی آزمایشگاه خاصی داده بشه میتونه دلایل خاص خودشو داشته باشه که زیاد به ما مربوط نیست. از اونجائیکه مردم معتقدند خط پزشک‌ها رو فقط داروخونه‌ها میتونن بخونن، برای اینکه بدونن پزشک اونها رو به کدوم آزمایشگاه ارجاع داده، پیش ما میان. ما هم در حد امکان راهنمایی‌شون می‌کنیم.


۲۴ نظر ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۱۷

   یکی از سوال‌هایی که توی داروخو‌نه‌ها بسیار شنیده میشه، سوال در مورد کاربرد داروهاست. تقریبا همه‌ی مریض‌ها میخوان بدونند، داروهایی که دکتر براشون تجویز کرده برای چیه؟ پزشک‌های محترم، معمولا طوری با مریض رفتار می‌کنند که هیچ مریضی جرات پرسیدن چنین سوالاتی رو از پزشک نداره. بنابراین مریض‌ها، سوالات علمی‌شون رو از داروخونه‌ها می‌پرسن. ولی به دلایل مختلف، نمیشه توضیحات کاملی در مورد کاربرد داروها به مریض‌ها داد...

۸ نظر ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۵۲

داروخانه از جمله مکان‌هایی هست که هر کسی ممکنه راهش به اونجا میوفته. از بازاری و کارگر و میوه‌فروش گرفته تا معلم و بازیگر و فوتبالیست. امروز داروخونه ما، میزبان یکی از افتخارات کشورمون بود.

۱۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۰۱

شاید برای شما هم پیش اومده که تو کوچه و خیابون کسی جلوتونو گرفته باشه و با نسخه‌ای که تو دستش داره از شما تقاضای کمک بکنه و شما هم از روی ترحم و دلسوزی مبلغی رو به اون فرد داده باشید. غافل از اینکه اون فرد، ممکنه یه گدای حرفه‌ای باشه که روزانه شاید ده برابر شما درآمد داره...

۳ نظر ۲۶ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۵۴

از سه روز پیش بالای صفحه‌ی سایت خدمات درمانی یه کادر بزرگ زرد رنگ، خود نمایی می‌کنه:

 

توجه : سیستم روز چهارشنبه مورخ 09/11/92 از ساعت 14 الی 16 قطع خواهد بود.


هر کی ندونه فکر می‌کنه این سایت همیشه در دسترس هست و قطع شدن این سایت خیلی مسئله‌ی نادری هست که از سه روز پیش دارن اعلام می‌کنن که قراره سایتشون برای دو ساعت نا قابل قطع بشه. این سایت حداقل هفته‌ای یه بار قطع میشه و هر بار پنج شش ساعت از دسترس خارج میشه و بیماران بیچاره مجبورن تو این شلوغی و ترافیک برن اداره بیمه و یه روز از کار و زندگی بیافتن تا نسخه‌شون رو تائید کنن.

۲ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۵۹

مریض‌های باکوئی که به داروخونه مراجعه می‌کنن شرایط خاص خودشون رو دارند. بعضی از اونها هستن که برای اولین بار هست که به دکتر مراجعه میکنن و دارو میگیرن. به همین دلیل هم موقع تحویل دارو بیش از حد سوال می‌پرسن. سوال‌هایی که بعضا خیلی بی‌ربط و بی‌مورد هستن...

۳ نظر ۰۷ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۳۴