خاطرات یک نسخه پیچ

من یک نسخه پیچم. یعنی تو داروخونه کار میکنم. هر روز اتفاقات جالبی برام میوفته که میخوام اونها رو با شما در میون بگذارم...

آخرین خاطرات
پربیننده ترین خاطرات
خاطرات پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسئول فنی» ثبت شده است

چند دقیقه ای به ساعت چهار و نیم مونده بود که به داروخونه رسیدم. مرد میانسالی که دو ساعت پیش با من در مورد حقوق و شرایط داروخونه صحبت کرده بود، تنها پشت پیشخون نشسته بود. تا منو دید از جاش بلند شد و با یک سلام گرم از من استقبال کرد... 

۵ نظر ۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۲:۴۹
توی ساختمون ما یه متخصص پوست هست که توی اکثر نسخه‌هاش داروی‌های ترکیبی هست. یعنی باید چند تا ماده مختلف رو با مقادیری که تو توی نسخه نوشته، باهم قاطی کنیم و داروی ترکیبی بسازیم. یکی از نسخه‌ پیچ‌های داروخونه ما مسئول اینکار هست و معمولا توی کمتر از نیم ساعت داروهای مریض رو درست میکنه و همون روز بهش میدیم. ولی گاهی اوقات که سرش شلوغه یا وقتی که مریض عجله داره به مریض میگیم که میتونه دفترچه‌اش رو بده تا فردا داروها رو براش آماده کنیم. این داروها رو توی یه وقت مناسب درست میکنیم و به همراه دفترچه‌هاشون یه جا میزاریم تا مریض‌ها بیان و داروهاشون رو بگیرن...
۳ نظر ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۶:۲۵